صفحات

۱۳۸۹ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

برج مخابراتي توكيو اسكاي تري بلندترين ساختمان در ژاپن شد

توكيو اسكاي تري بلندترين برج مخابراتي جهان كه در ژاپن در حال ساخت است، روز دوشنبه ‪۰۹/۰۱/۸۹با پيشرفت ساخت و سازها در آن و رسيدن به ارتفاع ‪ ۳۳۸‬متر به بلندترين ساختمان در سراسر اين كشور تبديل شد.
به گزارش خبرگزاري كيودو، ارتفاع برج مخابراتي توكيو اسكاي تري كه براي پوشش رسانه‌هاي ديجيتالي در منطقه سوميدا توكيو، پايتخت ژاپن در حال ساخت مي‌باشد، هم اينك از برج مخابراتي توكيو تاور با ارتفاع ‪ ۳۳۳‬متر، فراتر رفته است.
به گزارش ايرنا به نقل از كيودو، ارتفاع در نظر گرفته شده براي اين برج مخابراتي ‪ ۶۳۴‬متر بوده و بر اساس برنامه ريزي‌هاي انجام شده قرار است تا پايان سال ‪ ۲۰۱۱‬ميلادي كار ساخت آن به اتمام برسد.
برج مخابراتي توكيو تاور كه كار انتقال امواج راديو و تلويزيوني را بر عهده دارد، داراي سازه فلزي است و قدمتي حدود ‪ ۵۲‬سال دارد و بلندترين ساختمان در ژاپن محسوب مي‌شود.
توكيو اسكاي تري كه قرار است به طور رسمي در بهار سال ‪ ۲۰۱۲‬ميلادي به طور رسمي افتتاح شود، هم اينك به عنوان يكي از جاذبه‌هاي بزرگ گردشگري ژاپن تبديل شده است.
امروز ده‌ها نفر از شهروندان ژاپني و خارجي با حضور در اطراف توكيو اسكاي تري كه هم اينك به عنوان بلندترين ساختمان ژاپن تبديل شده است، تلاش هاي انجام شده در اين زمينه را مورد تحسين قرار دادند.
در توكيو اسكاي تري كه پس از اتمام ساخت آن مرتفع‌ترين ساختمان ژاپن خواهد بود، علاوه بر واحدهاي اداري و تجاري ، دو محوطه براي بازديد از شهر توكيو ، مغازه‌ها و رستوران‌هاي متعددي درنظر گرفته شده است.
هم اينك برج دبي بلندترين آسمانخراش دنيا است، اما با تكميل برج توكيو اسكاي تري اين برج به بلندترين آسمانخراش جهان تبديل خواهد شد.
براي ساخت توكيو اسكاي تري كه تا پايان سال ‪ ۲۰۱۱‬ميلادي بايد كار ساخت آن به اتمام برسد، هزينه‌اي بالغ بر ‪ ۶۰‬ميليارد ين معادل ‪ ۵۵۵‬ميليون دلار در نظر گرفته شده است. http://mahdihashemi.blogspot.com/
ادامه مطلب

۱۳۸۹ فروردین ۸, یکشنبه

توليد سيمان سازگار با محيط زيست از ضايعات برنج

دانشمند‌ان از برنج، سيمان سازگار با محيط زيست توليد كردند تا به اقدامات در جهت مقابله با گرمايش زمين كمك كند.
به گزارش سرويس «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با افزايش مداوم ميانگين حرارت زمين دانشمند‌ان اميدوارند كه با توليد نوعي سيمان جديد سازگار با محيط زيست با استفاده از مواد زائد مثل سبوس برنج با مشكل گرمايش جهاني مقابله كنند.
محققان ادعا مي‌كنند كه غبار حاصل از سيمان معمولي عامل توليد پنج درصد از گازهاي گلخانه‌يي است.
پودر سيمان از گرم كردن سنگ آهك با خاك رس در دماهاي بالا توليد مي‌شود و در طول اين پروسه حدود يك تن دي اكسيد كربن به ازاي هر تن سيمان تهيه شده، توليد مي‌شود. اكنون محققان انگلسي و هندي در تلاشند تا نمونه جديدي از سيمان را توليد كنند.
آنها اميدوارند كه با افزودن مواد زايد و زباله‌ها به تركيب با بتن، زمان سوزاندن را كاهش دهند.
محققان تاكيد دارند كه با همكاري يكديگر به شيوه‌هاي علمي مؤثر تري در جهت مقابله با بحران گرمايش زمين دست خواهند يافت. http://mahdihashemi.blogspot.com/
ادامه مطلب

ساخت ديرگدازهاي ريختني بدون سيمان


ساخت ديرگدازهاي ريختني بدون سيمان
محققان دانشگاه شهركرد، به نوعي ديرگداز ريختني بدون سيمان دست يافتند كه استحكام و ديرگدازي تحت بار بيشتري نسبت به مشابه خارجي خود دارند.

به گزارش خبرگزاري فارس، ساسان اطرج پژوهشگر اين طرح گفت: ديرگدازهاي ريختني با اتصال ژل نانو سيليس، داراي استحكام خمشي گرم، رفتار جريان‌يابي، مقاومت به شوك حرارتي، مقاومت به اكسيداسيون و اسيد عالي هستند و مي‌توانند نياز صنايع حرارتي مختلف را برطرف كنند.
وي افزود: با اين مواد جديد، صنايع توليدكننده آهن، فولاد و ديگر فلزات غير آهني و همچنين صنايع مختلف ديگر همانند سراميك، شيشه و سيمان يك تركيب ديرگداز جايگزين جديد با كارايي بالا در فرايند عمليات حرارتي خواهند داشت و در كاربردهايي كه ديرگداز احتياج به ديرگدازي تحت بار بالا، مقاومت در برابر شوك حرارتي مناسب و مقاومت شيميايي خوب دارد، استفاده از تركيبات داراي اتصال ژل نانو سيليس، باعث افزايش مقاومت‌ها و در نتيجه عمر ديرگدازها خواهد شد.
يكي از محصولات پر مصرف و مهم در صنايع حرارتي توليد آهن، فولاد و سيمان، ديرگدازهاي ريختني هستند كه نوع و كيفيت آنها تأثير بسيار زيادي بر كيفيت و قيمت تمام شده محصولات صنايع حرارتي دارد. بنابراين براي كاهش هزينه‌هاي توليد و رقابت در بازارهاي جهاني، بايد از مواد ديرگداز با دوام بيشتر و مناسب‌تر استفاده كرد.
اطرج اظهار داشت: هدف اصلي از اجراي اين طرح پژوهشي، دستيابي به دانش فني ساخت ديرگدازهاي ريختني خودجاري بدون سيمان (در سيستم آلومينايي) در داخل كشور بوده‌ است كه با توجه به بهبود خواص نسبت به ديرگدازهاي ريختني حاوي سيمان، مي‌تواند كاربردهاي زيادي در صنايع مختلف حرارتي داشته باشند. هدف ديگر از اجراي اين طرح نيز، بررسي امكان استفاده از ذرات نانو سيليس در تركيب ديرگدازهاي ريختني خودجاري و بررسي تاثير اين نوع ذرات بر خواص اين نوع ديرگدازها بوده ‌است.
نتايج اين كار پژوهشي نشان داده ‌‌است كه مقدار مناسب سل نانو سيليس براي ايجاد ديرگداز ريختني به صورت خودجاري، با زمان كارپذيري مناسب و حداقل استحكام‌هاي مناسب براي كاربرد، 10 تا 11 درصد حجمي به وزني است.
از سويي ديگر، در ديرگدازهاي ريختني كم سيمان (LCC) و خيلي كم سيمان (ULCC)، با افزايش دما، ابتدا به علت شكسته شدن اتصالات سيمان هيدراته در حدود دماي 900 تا 1000 درجه سانتي‌گراد، استحكام كاهش مي‌يابد. اما نتايج اين پژوهش نشان مي‌دهد كه در ديرگدازهاي ريختني داراي اتصال ژل نانو سيليس، با افزايش دما، استحكام افزايش مي‌يابد. اين امر مزيت استفاده از اتصال ژل نانو سيليس را به جاي اتصال سيماني نشان مي‌دهد. وجود ذرات بسيار ريزدانه (ژل نانو سيليس) در تركيب اين نوع ديرگدازهاي ريختني با داشتن سطح ويژه بسيار بالا، باعث كاهش دماي تشكيل فاز مولايت مي‌شوند.
اين طرح با همكاري دانشگاه شهركرد و دانشگاه آزاد اسلامي واحد شاهرود انجام گرفته است و بخش اصلي آن در شركت فرآورده‌هاي نسوز قدر صورت گرفته است. جزئيات اين پژوهش نيز كه با همكاري سيد حسين بديعي و رضا مرزبان (مدير تحقيقات شركت فرآورده‌هاي نسوز قدر) انجام شده‌، در مجله Ceramics – Silika'ty (جلد 53، صفحات 297 الي 302 ، سال 2009) منتشر شده ‌است.
http://mahdihashemi.blogspot.com/
ادامه مطلب

۱۳۸۹ فروردین ۲, دوشنبه

آخرین مطالب تا 2 فروردین 89

ضمن عرض تبریک سال نو آخرین مطالب عبارتند از:


 


بهاریه های معروف شاعران پارسی زبان - اشعار نوروزی


سال جدید فرا رسید سال تحول طبیعت و نوشدن زندگی ، ایرانیان از قدیم الایام نوروز را پاس داشته اند و شعرای پارسی زبان نیز با سرودن اشعار این نو شدن را مورد اشاره قرار داده اند. اشعاری که به نوشدن طبیعت و نور...

 

 





آغاز سال 1389 هجری شمسی مبارک باد. سال نو مبارک




  •  




    نوروز 89 مبارک باد ساقیا آمدن عید مبارک بادت پس از 365 روز چرخیدن در کهکشان راه شیری هنگامی که خورشید از خط استوایش عبور می کند موسم آغاز بهار در نیم کره شمالی است و به همین مناسبت ایرانیان و میلیونها نف...




  •  




    راشا تودي در بررسي واقعه 11 سپتامبر مطرح كرد؛ *تخريب 425 هزار يارد مربع بتون و 200 هزار تن فولاد در عرض 11 ثانيه* خبرگزاري فارس: يك پژوهشگر آمريكايي در پايگاه خبري شبكه تلويزيوني راشا تودي روسيه نوشت: هزا...




  •  




    بهسازي 2 بزرگراه‌ اصلي تهران تا 14 فروردين انجام مي‌شود خبرگزاري فارس: معاون فني و عمران شهرداري تهران گفت: بخش‌هاي از بزرگراه‌هاي بابايي، چمران و خيابان شريعتي تا 14 فروردين ماه بازسازي خواهند شد. به گزا...




  •  




    بزرگراه دو طبقه امام خمینی(ره) اصفهان به عنوان اولین بزرگراه دو طبقه کشور و همچنین تقاطع غیر هم‌سطح شهیدان امینی با حضور رئیس جمهور افتتاح و به بهره برداری رسید. به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر محمود احمدی نژ...

  •  


     گزارش خبرگزاري فارس از مشهد به نقل از انجمن علمي عمران دانشگاه فردوسي مشهد، در رشته پل سنگين به ترتيب تيم‌هاي فارس 2 از پژوهشسراي دكتر فقيهي، پيك عمران 86 از دانشگاه فردوسي مشهد و صائب 2 از پژوهشسراي دانش‌آموزي صائب‌ پيشي گرفتند.
    بر پايه اين گزارش، در رشته سازه ماكاروني تيم‌هاي

     
    ادامه مطلب

    بهاریه های معروف شاعران پارسی زبان - اشعار نوروزی

    سال جدید فرا رسید سال تحول طبیعت و نوشدن زندگی ، ایرانیان از قدیم الایام نوروز را پاس داشته اند و شعرای پارسی زبان نیز با سرودن اشعار این نو شدن را مورد اشاره قرار داده اند.
    اشعاری که به نوشدن طبیعت و نوروز و آغاز سال جدید پرداخته اند تحت عنوان بهاریه نامیده می شوند.

    در ذیل تعدادی از معروف ترین بهاریه های شعرای پارسی زبان تقدیم کاربران میشود: منبع: عصر ایران

    سعدی شیرازی

    برخیز كه می‌رود زمستان

    برخیز كه می‌رود زمستان بگشای در سرای بستان
    نارنج و بنفشه بر طبق نه منقل بگذار در شبستان
    وین پرده بگوی تا به یك بار زحمت ببرد ز پیش ایوان
    برخیز كه باد صبح نوروز در باغچه می‌كند گل افشان
    خاموشی بلبلان مشتاق در موسم گل ندارد امكان
    آواز دهل نهان نماند در زیر گلیم و عشق پنهان
    بوی گل بامداد نوروز و آواز خوش هزاردستان
    بس جامه فروختست و دستار بس خانه كه سوختست و دكان
    ما را سر دوست بر كنارست آنك سر دشمنان و سندان
    چشمی كه به دوست بركند دوست بر هم ننهد ز تیرباران
    سعدی چو به میوه می‌رسد دست سهلست جفای بوستانبان

    **

    برآمد باد صبح و بوی نوروز

    برآمد باد صبح و بوی نوروز به كام دوستان و بخت پیروز
    مبارك بادت این سال و همه سال همایون بادت این روز و همه روز
    چو آتش در درخت افكند گلنار دگر منقل منه آتش میفروز
    چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست حسدگو دشمنان را دیده بردوز
    بهاری خرمست ای گل كجایی كه بینی بلبلان را ناله و سوز
    جهان بی ما بسی بودست و باشد برادر جز نكونامی میندوز
    نكویی كن كه دولت بینی از بخت مبر فرمان بدگوی بدآموز
    منه دل بر سرای عمر سعدی كه بر گنبد نخواهد ماند این گوز
    دریغا عیش اگر مرگش نبودی دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز

    **
    مباركتر شب و خرمترین روز

    مباركتر شب و خرمترین روز به استقبالم آمد بخت پیروز
    دهلزن گو دو نوبت زن بشارت كه دوشم قدر بود امروز نوروز
    مهست این یا ملك یا آدمیزاد پری یا آفتاب عالم افروز
    ندانستی كه ضدان در كمینند نكو كردی علی رغم بدآموز
    مرا با دوست ای دشمن وصالست تو را گر دل نخواهد دیده بردوز
    شبان دانم كه از درد جدایی نیاسودم ز فریاد جهان سوز
    گر آن شب‌های باوحشت نمی‌بود نمی‌دانست سعدی قدر این روز
    **

    بهار

    رسید موكب نوروز و چشم فتنه غنود درود باد بر این موكب خجسته، درود
    به كتف دشت یكی جوشنی است مینا رنگ به فرق كوه یكی مغفری است سیم اندرود
    سپهر گوهر بارد همی به مینا درع سحاب لل پاشد همی به سیمین خود
    شكسته تاج مرصع به شاخك بادام گسسته عقد گهر بر ستاك شفتالود
    به طرف مرز بر آن لاله‌های نشكفته چنان بود كه سر نیزه‌های خون‌آلود
    به روی آب نگه كن كه از تطاول باد چنان بود كه گه مسكنت جبین یهود
    صنیع آزر بینی و حجت زردشت گواه موسی یابی و معجز داوود
    به هركه درنگری، شادیی پزد در دل به هرچه برگذری، اندهی كند بدرود
    یكیست شاد به سیم و یكیست شاد به زر یكیست شاد به چنگ و یكیست شاد به رود
    همه به چیزی شادند و خرم‌اند و لیك مرا به خرمی ملك شاد باید بود

    **
    بگریست ابر تیره به دشت اندر

    بگریست ابر تیره به دشت اندر وز كوه خاست خنده‌ی كبك نر
    خورشید زرد چون كله دارا ابر سیه چو رایت اسكندر
    بر فرق یاسمین، كله خاقان بر دوش نارون، سلب قیصر
    قمری به كام كرده یكی بربط بلبل به نای برده یكی مزمر
    نسرین به سر ببسته ز نو دستار لاله به كف نهاده ز نو ساغر
    نوروز فر خجسته فراز آمد در موكبش بهار خوش دلبر
    آن یك طراز مجلس و كاخ بزم این یك طراز گلشن و دشت و در
    آن بزم را طرازد چون كشمیر این باغ را بسازد چون كشمر
    هر بامداد، باد برآید نرم وز روی گل به لطف كشد معجر
    خوی كرده گل ز شرم همی خندد چون خوبرو عروس بر شوهر
    بر خار بن بخندد و سیصد گل چون آفتاب سر زند از خاور
    مانند كودكان كه فرو خندند آنگه كشان پذیره شود مادر
    قارون هر آنچه كرد نهان در خاك اكنون همی ز خاك برآرد سر
    زمرد همی برآید از هامون لل همی بغلتد در فرغر
    پاسی ز شب چو درگذرد گردد باغ از شكوفه چون فلك از اختر
    برف از ستیغ كوه فرو غلتد هر صبح كفتاب كشد خنجر

    ...........

    هوشنگ ابتهاج (ه.ا سايه)

    بهار آمد گل و نسرين نياورد
    نسيمی بوی فروردين نياورد
    پرستو آمد و از گل خبر نيست
    چرا گل با پرستو هم سفر نيست
    چه افتاد اين گلستان را چه افتاد؟!
    که آيين بهاران رفتش از ياد
    چرا پروانگان را پر شکسته‌است
    چرا هر گوشه گرد غم نشسته‌است
    چرا خورشيد فروردین فرو خفت
    بهار آمد گل نوروز نشکفت
    مگر دارد بهار نو رسيده
    دل و جانی چو ما در خون کشيده
    بهارا خيز و زان ابر سبکرو
    بزن آبی به روی سبزه‌ی نو
    گهی چون جويبارم نغمه آموز
    گهی چون آذرخشم رخ برافروز
    هنوز اين جا جوانی دلنشين است
    هنوز اين جا نفس‌ها آتشين است
    مبين کاين شاخه‌ی بشکسته خشک است
    چو فردا بنگری پر بيدمشک است
    مگو کاين سرزمينی شوره‌زار است
    چو فردا دررسد رشک بهار است
    بر آرد سرخ گل خواهی نخواهی
    وگر خود صد خزان آرد تباهی
    اگر خود عمر باشد سر برآريم
    دل و جان در هوای هم گماريم
    دگر بارت چو بينم شاد بينم
    سرت سبز و دلت آباد بينم
    به نوروز دگر هنگام ديدار
    به آيين دگر آيي پديدار…

    ...............................

    حکیم ابوالقاسم فردوسی

    بمان‌ تا بيايد همه‌ فرودين‌
    كه‌ بفروزد اندر جهان‌ هوردين‌
    زمين‌ چادرسبز در پوشدا
    هوا بر گلان‌ سخت‌ بخروشدا
    بخواهم‌ من‌ آن‌ جام‌ گيتي‌ نماي‌
    شوم‌ پيش‌ يزدان‌ بباشم‌ به‌ پاي‌
    كجا هفت‌ كشور بدو اندرا
    ببينم‌ بر و بوم‌ هر كشورا
    بگويم‌ تو را هر كجا بيژن‌ است‌
    به‌ جام‌ اندرون‌ اين‌ مرا روشن‌ است‌
    كنون‌ خورد بايد مي‌ خوشگوار
    كه‌ مي‌ بوي‌ مشك‌ آيد از كوهسار
    هوا پر خروش‌ و زمين‌ پر زجوش‌
    خنك‌ آنكه‌ دل‌ شاد دارد بنوش‌
    همه‌ بوستان‌ ريز برگ‌ گل‌ است‌
    همه‌ كوه‌ پر لاله‌ و سنبل‌ است‌
    به‌ پاليز بلبل‌ بنالد همي
    گل‌ از ناله‌ او ببالد همي‌
    شب‌ تيره‌، بلبل‌ نخسبد همي‌
    گل‌ از باد و باران‌ بجنبد همي‌
    بخندد همي‌ بلبل‌ و هر زمان‌
    چو بر گل‌ نشيند، گشايد زبان‌
    ندانم‌ كه‌ عاشق‌ گل‌ آمد گر ابر
    كه‌ از ابر بينم‌ خروش‌ هژبر
    بدرد همي‌ پيش‌ پيراهنش
    درخسان‌ شود آتش‌ اندر تنش‌
    ..................................

    امیرخسرو دهلوی

    « نوروز آمد و گلزار بشکفت »

    چو بوستان تازه گشت از باد نوروز
    جهان بستد بهار عالم افروز
    زآسیب صبا در جلوه شد باغ
    به غارت داد بلبل خانه زاغ
    هوا کرد از گل آشوب خزان دور
    به مشک تر به دل شد گرد کافور
    عروس غنچه را نو شد عماری
    کمر بربست گل در پرده داری
    بنفشه سر برآورد از لب جوی
    زمین گشت از ریاحین عنبرین بوی
    نسیم صبحگاه از مشک بوئی
    هزاران نافه در بر داشت گویی
    حریر گل ورق در خون سرشته
    برات عیش بر ساقی نوشته
    فلک بر عزم صحرا بارگی جست
    به پشت باد سرو نازنین رست
    نخست از گشت کرد آهنگ نخجیر
    فرو آورد هر مرغی به یک تیر
    به گلزار آمد از نخجیرگه شاد
    بساط افکند زیر سرو شمشاد
    که نوروز آمد و گلزار بشکفت
    صبا با گل پیام عاشقان گفت

    ..........................

    نظامي گنجوی:

    بيا باغبان خرمي ساز كن / گل آمد در باغ را باز كن
    ز جعد بنفشه بر انگيز تاب / سر نرگس مست بر كش ز خواب
    سهي سرو را يال بر كش فراخ / به قمري خبر ده كه سبز است شاخ
    يكي مژده ده سوي بلبل به راز / كه مهد گل آمد به ميخانه باز
    ز سيماي سبزه فرو شوي گرد / كه روشن به شستن شود لاجورد
    سمن را درودي ده از ارغوان / روان كن سوي گلبن آب روان
    به سر سبزي از عشق چون من كسان / سلامي به سبزه مي رسان
    هوا معتدل بوستان دلكش است / هواي دل دوستان زان خوش است
    درختان شكفتند بر طرف باغ / بر افروخته هر گلي چون چراغ
    از آن سيمگون سكه نوبهار / درم ريز كن بر سر جويبار

    ...........................

    خیام نیشابوری

    چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
    برخيز و بجام باده کن عزم درست
    کاين سبزه که امروز تماشاگه ماست
    فردا همه از خاک تو برخواهد رست

    چون بلبل مست راه در بستان يافت
    روي گل و جام باده را خندان يافت
    آمد به زبان حال در گوشم گفت
    درياب که عمر رفته را نتوان يافت

    بر چهره گل نسيم نوروز خوش است
    در صحن چمن روي دلفروز خوش است
    از دي که گذشت هر چه گويي خوش نيست
    خوش باش و ز دي مگو که امروز خوش است
    .....................

    دقيقي مروزي

    برافكند اي صنم ابر بهشتي
    زمين را خلعت ارديبهشتي
    بهشت عدن را گلزارماند
    درخت آراسته حور بهشتي
    جهان طاوس گونه گشت ديدار
    به جايي نرمي و جايي درشتي
    زمين برسان خون آلوده ديبا
    هوا برسان نيل اندوده مشتي
    بدان ماند كه گويي از مي و مشك
    مثال دوست بر صحرا نبشي
    زگل بوي گلاب آيد ازآن سان
    كه پنداري گل اندر گل سرشتي
    به طعم نوش گشته چشمه آب
    به رنگ ديده آهوي دشتي
    چنان گردد جهان هزمان كه گويي
    پلنگ آهو نگيرد جز به كشتي
    بتي بايد كنون خورشيد چهره
    مهي كو دارد از خورشيد پشتي
    بتي رخسار او همرنگ ياقوت
    م‍ئي برگونه جامه كنشتي
    دقيقي چارخصلت برگزيدست
    به گيتي در زخوبيها و زشتي
    لب بيجاده رنگ و ناله چنگ
    مي چون زنگ و كيش زرد هشتی
    .......................

    رودکی سمرقندی

    آمد بهار خرم با رنگ و بوي طيب
    با صد هزار زينت و آرايش عجيب
    شايد كه مرد پير بدين گه جوان شود
    گيتي بديل يافت شباب از پي مشيب
    چرخ بزرگوار يكي لشگري بكرد
    لشگرش ابر تيره و باد صبا نقيب
    نقاط برق روشن و تندرش طبل زن
    ديدم هزار خيل و نديدم چنين مهيب
    آن ابر بين كه گريد چون مرد سوگوار
    و آن رعد بين كه نالد چون عاشق كثيب
    خورشيد ز ابر تيره دهد روي گاه گاه
    چونان حصاريي كه گذر دارد از رقيب
    يك چند روزگار جهان دردمند بود
    به شد كه يافت بوي سمن را دواي طيب
    باران مشك بوي بباريد نو بنو
    وز برف بركشيد يكي حله قصيب
    گنجي كه برف پيش همي داشت گل گرفت
    هر جو يكي كه خشك همي بود شد رطيب
    لاله ميان كشت درخشد همي ز دور
    چون پنجه عروس به حنا شده خضيب
    بلبل همي بخواند در شاخسار بيد
    سار از درخت سرو مر او را شده مجيب
    صلصل بسر و بن بر با نغمه كهن
    بلبل به شاخ گل بر بالحنك غريب
    اكنون خوريد باده و اكنون زييد شاد
    كه اكنون برد نصيب حبيب از بر حبيب
    ............................

    عنصری بلخی

    نوروزي همي در بوستان بتگر شود
    تا زصنعش هر درختي لعبتي ديگر شود
    باغ همچون كلبه بزاز پرديبا شود
    راغ همچون طبله عطار پرعنبر شود
    روي بند هر زميني حله چيني شود
    گوشوار هر درختي رشته گوهر شود
    چون حجابي لعبتان خورشيد را بيني به ناز
    گه برون آيد زميغ و گه به ميغ اندر شود
    افسر سيمين فرو گيرد زسر كوه بلند
    بازمينا چشم و زيبا روي و مشكين سر شود
    ............................


    سهراب سپهري


    مانده تا برف زمين آب شود.
    مانده تا بسته شود اين همه نيلوفر وارونه چتر.
    ناتمام است درخت.
    زير برف است تمناي شنا كردن كاغذ در باد
    و فروغ تر چشم حشرات
    و طلوع سر غوك از افق درك حيات.
    مانده تا سيني ما پر شود از صحبت سمبوسه و عيد.
    در هوايي كه نه افزايش يك ساقه طنيني دارد
    و نه آواز پري مي رسد از روزن منظومه برف
    تشنه زمزمه ام.
    مانده تا مرغ سرچينه هذياني اسفند صدا بردارد.
    پس چه بايد بكنم
    من كه در لخت ترين موسم بي چهچه سال
    تشنه زمزمه ام؟
    بهتر آن است كه برخيزيم
    رنگ را بردارم
    روي تنهايي خود نقشه مرغي بكشم.
    ............................

    محمدرضا شفیعی کدکنی

    کوچ بنفشه‌ها …

    در روزهاي آخر اسفند
    کوچ بنفشه‌هاي مهاجر
    زيباست
    در نيم روز روشن اسفند
    وقتي بنفشه‌ها را از سايه‌هاي سرد
    در اطلس شميم بهاران
    با خاک و ريشه
    ميهن سيارشان
    در جعبه‌هاي کوچک چوبي
    در گوشه‌ی خيابان مي‌آورند
    جوي هزار زمزمه در من
    مي‌جوشد
    اي‌کاش
    اي‌کاش آدمي وطنش را
    مثل بنفشه‌ها
    در جعبه‌هاي خاک
    يک روز مي‌توانست
    همراه خويش ببرد هر کجا که خواست
    در روشناي باران
    در آفتاب پاک
    .........................

    فريدون مشيری

    بوی گل نرگس؟
    - نه،
    که بوی خوش عيد است!
    شو پنجره بگشا،
    که نسيم است و نويد است.
    رو خار غم از دل بکن، ای دوست،
    که نوروز
    هنگام درخشيدن گلهای اميد است.
    بر لالهء از برف برون آمده بنگر،
    چون روی تو، کز بوسه من سرخ و سپيد است.
    با نقل و نبيدم نبود کار، که امروز
    روی تو مرا عيد و لبت نقل و نبيد است.
    گر با دل خونين، لب خندان بپسندی
    با من بزن اين جام، که ايام، سعيد است!
    *

    بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک
    شاخه های شسته ، باران خورده ، پاک
    آسمان آبی و ابر سپيد
    برگهای سبز بيد
    عطر نرگس ، رقص باد
    نغمه و بانگ پرستوهای شاد
    خلوت گرم کبوترهای مست
    نرم نرمک ميرسد اينک بهار
    خوش بحالِ روزگار …
    خوش بحالِ چشمه ها و دشتها
    خوش بحالِ دانه ها و سبزه ها
    خوش بحال غنچه های نيمه باز
    خوش بحال دختر ميخک که ميخندد به ناز
    خوش بحالِ جانِ لبريز از شراب
    خوش بحالِ آفتاب …
    ای دل من ، گرچه در اين روزگار
    جامهء رنگين نمی‌پوشی به كام
    بادهء رنگين نمی‌نوشی ز جام
    نقل و سبزه در ميانِ سفره نيست
    جامت از آن می كه می‌بايد تهی است
    ای دريغ از «تو» اگر چون گل نرقصی با نسيم
    ای دريغ از «من» اگر مستم نسازد آفتاب
    ای دريغ از «ما» اگر کامی نگيريم از بهار …
    گر نکوبی شيشهء غم را به سنگ
    هفت رنگش ميشود هفتاد رنگ
    ..................................

    امام خمینی (ره)

    باد نوروز وزیـــده است به كوه و صحرا جامه عیـــد بپـــوشنـــد، چه شاه و چه گدا
    بلبل باغ جنان را نبـــود راه به دوست نازم آن مطـــرب مجلـــس كـــه بود قبله نما
    صوفى و عارف ازین بادیه دور افتـادند جــام مى گیر ز مطــرب، كه رَوى سوى صفا
    همه در عید به صحرا و گلستان بروند من ســرمست، ز میخـــانه كنـــم رو به خدا
    عید نوروز مبارك به غنــــى و درویش یــــــار دلـــــدار، ز بتخـــانــــه درى را بـــگشا
    گر مرا ره به در پیر خــــــرابات دهى بــه سر و جان به سویش راه نوردم نه به پا
    سالها در صف اربــــــاب عمائم بودم تـــا بـــه دلـــدار رسیدم نـــكنم بـــــاز خــطا

    ........................
    خواجوی کرمانی

    عید آمد و آن ماه دل افروز نیامد دل خون شد و آن یار جگر سوز نیامد
    نوروز من ار عید برون آمدى از شهر چونست كه عید آمد و نوروز نیامد
    مه مى طلبیدند و من دلشده را دوش در دیده جز آن ماه دلافروز نیامد
    آن ترك ختائی بچه آیا چه خطا دید كامروز علی رغم بدآموز نیامد
    خورشید چو رسمست كه هر روز برآید جانش هدف ناوك دلدوز نیامد
    تا كشته نشد در غم سوداى تو خواجو در معركه‌ى عشق تو پیروز نیامد

    ....................

    فروغی

    یا رب این عید همیون چه مبارك عید است كه بدین واسطه دل دست بتان بوسیده‌ست
    گرنه آن ترك سپاهی سر غوغا دارد پس چرا از گره‌ی زلف زره پوشیده‌ست
    شاخی از سرو خرامنده‌ی او شمشادست عكسی از عارض رخشنده‌ی او خورشیدست
    نگه سیر بر آن روی نكو نتوان كرد بس كه از خوی بدش چشم دلم ترسیده‌ست
    دوش در بزم صفا تنگ دهان تو چه گفت كه از آن خاطر هر تنگ‌دلی رنجیده‌ست
    مطرب از گوشه‌ی چشمت چه نوایی سر كرد كه به هر گوشه بسی كشته به خون غلطیده‌ست
    تنگ شد در شكرستان دل طوطی گویا دهن تنگ تو بر تنگ شكر خندیده‌ست
    دل یك سلسله دیوانه به خود می‌پیچد تا كه بر گردنت آن مار سیه پیچیده‌ست
    حلقه‌ی زلف تو را دست صبا نگرفته است ذكر سودای تو را گوش كسی نشنیده‌ست
    با وجود تو نمانده است امیدی ما را كه رخ خوب تو دیباچه‌ی هر امیدست
    عید فرخنده‌ی عشاق به تحقیق تویی كه سحرگه نظرت منظر سلطان دیده‌ست
    انبساط دل آفاق ملك ناصر دین كه بساط فلك از بهر نشاطش چیده‌ست
    آن كه از بخت جوان تا به سر تخت نشست خاك پایش ز شرف تاج سر جمشیدست
    تیغ او روز وغا گردن خصم افكنده‌ست دست او گاه سخا مخزن زر پاشیده‌ست
    آفتاب فلك جود فروغی شاه است كه فروغش به همه روی زمنی تابیده‌ست
    .......................

    عطار نیشابوری

    ای بلبل خوشنوا فغان كن عید است نوای عاشقان كن
    چون سبزه ز خاك سر برآورد ترك دل و برگ بوستان كن
    بالشت ز سنبل و سمن ساز وز برگ بنفشه سایبان كن
    چون لاله ز سر كله بینداز سرخوش شو و دست در میان كن
    بردار سفینه‌ی غزل را وز هر ورقی گلی نشان كن
    صد گوهر معنی ار توانی در گوش حریف نكته‌دان كن
    وان دم كه رسی به شعر عطار در مجلس عاشقان روان كن
    ما صوفی صفه‌ی صفاییم بی خود ز خودیم و از خداییم
    ...................................................................

    منوچهری

    آمد بهار خرم و آورد خرمى وز فر نوبهار شد آراسته زمى
    خرم بود همیشه بدین فصل آدمى با بانگ زیر و بم بود و قحف در غمى
    زیرا كه نیست از گل و از یاسمن كمى تا كم شده ست آفت سرما ز گلستان
    از ابر نوبهار چو باران فروچكید چندین هزار لاله ز خارا برون دمید
    آن حله اى كه ابرمر او را همی تنید باد صبا بیامد و آن حله بردرید
    آن حله پاره پاره شد و گشت ناپدید و آمد پدید باز همه دشت پرنیان
    از لاله و بنفشه همه كوهسار و دشت سرخ و سپید گشت چو دیباى پایرشت
    برچد بنفشه دامن و از خاك برنوشت چون باد نوبهار برو دوش برگذشت
    شاخ بنفشه چون سر زلفین دوست گشت افكند نیلگون به سرش معجر كتان
    آمد به باغ نرگس چون عاشق دژم وز عشق پیلگوش در آورده سر به خم
    زو دسته بست هر كس مانند صد قلم بر هر قلم نشانده بر او پنج شش درم
    اندر میان هر قلمى زو یكى شكم آگنده آن شكمش به كافور و زعفران
    آن سوسن سپید شكفته به باغ در یك شاخ او ز سیم و دگر شاخ او ز زر
    پیراهنیست گویى دیبا ز شوشتر كز نیل ابره استش و از عاج آستر
    از بهر بوى خوش چو یكى پاره عودتر دارد همیشه دوخته از پیش بادبان
    برگ گل سپید به مانند عبقرى برگ گل دو رنگ بكردار جعفرى
    برگ گل مُورد بشكفته ى طرى چون روى دلرباى من، آن ماه سعترى
    زى هرگلى كه ژرف بدو در تو بنگرى گویى كه زر دارد یك پاره در میان
    چون ابر دید در كف صحرا قباله ها بارانها چكید و ببارید ژاله ها
    تا گرد دشتها همه بشكفت لاله ها چون در زده به آب معصفر غلاله ها
    بشكفت لاله ها چو عقیقین پیاله ها وانگه پیاله ها، همه آگنده مشك و بان
    بنمود چون ز برج بره آفتاب روى گلها شكفت بر تن گلبن به جاى موى
    چون دید دوش گل را اندر كنار جوى آمد به بانگ فاخته و گشت جفتجوى
    بلبل چو سبزه دید همه گشته مشكبوى گاهى سرود گوى شد و گاه شعرخوان
    گلها كشیده اند به سر بر كبودها نه تارها پدید برآنها نه پودها
    مرغان همی زنند همه روز رودها گویند زار زار همه شب سرودها
    تا بامداد گردد، از شط و رودها مرغان آب بانگ برآرند وز آبدان
    تا بوستان بسان بهشت ارم شود صحرا ز عكس لاله چو بیت الحرم شود
    بانگ هزاردستان چون زیر و بم شود مردم چو حال بیند ازینسان خرم شود
    افزون شود نشاط و ازو رنج كم شود بى رود و مى نباشد، یك روز و یك زمان
    بلبل به شاخ سرو برآرد همى صفیر ماغان به ابر نعره برآرند از آبگیر
    قمرى همی سراید اشعار چون جریر صلصل همی نوازد یكجاى بم و زیر
    تا بادها وزان شد بر روى آبها آن آبها گرفت شكنها و تابها
    تا برگرفت ابر ز صحرا حجابها بستند باغها ز گل و مى خضابها
    برداشتند بر گل و سوسن شرابها از عشق نیكوان پریچهره، عاشقان
    اطراف گلستان را چون نیك بنگرد پیراهن صبورى چون غنچه بردرد
    از نرگس طرى و بنفشه حسد برد كان هست از دو چشم و دو زلف بتش نشان

    ..........................................

    حافظ شیرازی

    ساقیا آمدن عید مبارك بادت

    ساقیا آمدن عید مبارك بادت وان مواعید كه كردی مرواد از یادت
    در شگفتم كه در این مدت ایام فراق برگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت
    برسان بندگی دختر رز گو به درآی كه دم و همت ما كرد ز بند آزادت
    شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست جای غم باد مر آن دل كه نخواهد شادت
    شكر ایزد كه ز تاراج خزان رخنه نیافت بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت
    چشم بد دور كز آن تفرقه‌ات بازآورد طالع نامور و دولت مادرزادت
    حافظ از دست مده دولت این كشتی نوح ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

    *
    صبا به تهنیت پیر می فروش آمد که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد
    هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
    تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
    به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش که این سخن سحراز هاتفم به گوش آمد
    ز فکر تفرقه باز آی تا شوی مجموع به حکم انکه چو شد اهرمن سروش آمد
    ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
    چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد
    ز خانقاه به میخانه میرود حافظ مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد


    بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن به شادی رخ گل بیخ غم زدل برکن
    رسید باد صبا غنچه در هواداری ز خود برون شد و بر خود درید پیراهن
    طریق صدق بیاموز از آب صافی دل به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن
    ز دستبرد صبا گرد گل کلاله نگر شکنج گیسوی سنبل ببین به روی سمن
    عرونس غنچه رسید از حرم به طالع سعد به عینه دل و دین میبرد به وجه حسن
    صفیر بلبل شوریده و نفیر هزار برای وصل گل امد برون ز بیت حزن
    حدیث صحبت خوبان و جام باده بگو به قول حافظ و فتوی پیر صاحب فن




    رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید
    صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید
    ز میوه‌های بهشتی چه ذوق دریابد هر آن که سیب زنخدان شاهدی نگزید
    مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید
    ز روی ساقی مه وش گلی بچین امروز که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید
    چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید
    من این مرقع رنگین چو گل بخواهم سوخت که پیر باده فروشش به جرعه‌ای نخرید
    بهار می‌گذرد دادگسترا دریاب که رفت موسم و حافظ هنوز می‌نچشید

    *
    ز کوى يار مي آيد نسيم باد نوروزى
    از اين باد ار مدد خواهى چراغ دل برافروزى
    چو گل گر خرده اى دارى خدا را صرف عشرت کن
    که قارون را غلط ها داد سوداى زراندوزى
    ز جام گل دگر بلبل چنان مست مى لعل است
    که زد بر چرخ فيروزه صفير تخت فيروزى
    به صحرا رو که از دامن غبار غم بيفشانى
    به گلزار آى کز بلبل غزل گفتن بياموزى
    چو امکان خلود اى دل در اين فيروزه ايوان نيست
    مجال عيش فرصت دان به فيروزى و بهروزى
    طريق کام بخشى چيست ترک کام خود کردن
    کلاه سرورى آن است کز اين ترک بردوزى
    سخن در پرده مي گويم چو گل از غنچه بيرون آى
    که بيش از پنج روزى نيست حکم مير نوروزى
    ندانم نوحه قمرى به طرف جويباران چيست
    مگر او نيز همچون من غمى دارد شبانروزى
    مي اى دارم چو جان صافى و صوفى مي کند عيبش
    خدايا هيچ عاقل را مبادا بخت بد روزى
    جدا شد يار شيرينت کنون تنها نشين اى شمع
    که حکم آسمان اين است اگر سازى و گر سوزى
    به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم
    بيا ساقى که جاهل را هنيتر مي رسد روزى
    مى اندر مجلس آصف به نوروز جلالى نوش
    که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزى
    نه حافظ مي کند تنها دعاى خواجه تورانشاه
    ز مدح آصفى خواهد جهان عيدى و نوروزى
    جنابش پارسايان راست محراب دل و ديده
    جبينش صبح خيزان راست روز فتح و فيروزى
    ................

    خاقانی

    آمد بهار و بخت كه عشرت فزا شود

    آمد بهار و بخت كه عشرت فزا شود از هر طرف هزار گل فتح وا شود
    گلشن شود نشیمن سلطان نوبهار چون بهر شاه تخت مرصع بنا شود
    كان زر و جواهر بحر در و گهر شد جمع تا نشیمن بحر سخا شود
    برگش زمرد است و گلش لعل آبدار گلزار تخت شه كه بر آب بقا شود
    توران سزد به پادشهی كز سر پری لعلی به صد هزار بدخشان بها شود
    شد وقت كز نسیم قدوم بهار ملك در باغ تخت غنچه‌ی یاقوت وا شود
    عید قدم مبارك نوروز مژده داد كامسال تازه از پی هم فتح‌ها شود
    عید مبارك است كزان پای بخت شاه چون شاهدان ز خون عدو پرحنا شود
    خاقانی عید آمد و خاقان به یمن خود هر كار كز خدای بخواهد روا شود

    *

    می‌خور که جهان حریف جوی است آفاق ز سبزه تازه روی است
    بر عیش زدند ناف عالم اکنون که بهار نافه بوی است
    از زهد کنار جوی کاین وقت وقت طرب و کنار جوی است
    شو خوانچه کن و چمانه در خواه زان یوسف ما که گرگ خوی است
    گرگ آشتی است روز و شب را و آن بت شب و روز جنگ‌جوی است
    خاقانی گفت خاک اویم جان و سر او که راست گوی است
    گفتی ز سگان کیست افضل گر هست هم از سگان اوی است

    ..................

    اقبال لاهوری

    پیام شرقی

    خیز که در کوه و دشت خیمه زد ابر بهار
    مست ترنم هزار ، طوطی و دراج و سار ، بر طرف جویبار ، کشت و گل و لاله زار ، چشم تماشا بیار
    خیز که در کوه و دشت خیمه زد ابر بهار
    خیز که در باغ و راغ قافله گل رسید
    باد بهاران وزید ، مرغ نوا آفرید ، لاله گریبان درید ، حُسن گل تازه چید ، عشق غم نو خرید
    خیز که در باغ و راغ قافله گل رسید
    بلبلکان در صفیر صلصلکان*در خروش
    خون چمن گرم جوش ، ای که نشینی خموش ، در شکن آیین هوش ، باده معنی بنوش، نغمه سرا گل بپوش
    بلبلکان در صفیر صلصلکان در خروش
    حجره نشینی گذار گوشه صحرا گزین
    بر لب جویی نشین ، آب روان را ببین ، نرگس ناز آفرین ، لخت دل فرودین ، بوسه زنش بر جبین
    حجره نشینی گذار گوشه صحرا گزین
    دیده معنی گشا ای زعیان بی خبر
    لاله کمر در کمر ، خیمه آتش به بر ، میچکدش بر جگر ، شبنم اشک سحر، در شفق،انجم نگر
    دیده معنی گشا ای زعیان بی خبر
    خاک چمن وانمود راز دل کائنات
    بود و نبود صفات ، جلوه گریهای ذات ، آنچه تو دانی حیات ، آنچه تو خوانی ممات ، هیچ ندارد ثبات
    خاک چمن وانمود راز دل کائنات.

    ..............

    مولانا جلال الدين (مولوی)

    بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد
    خوش و سرسبز شد عالم اوان لاله زار آمد
    ز سوسن بشنو اي ريحان که سوسن صد زبان دارد
    به دشت آب و گل بنگر که پرنقش و نگار آمد
    گل از نسرين همي‌پرسد که چون بودي در اين غربت
    همي‌گويد خوشم زيرا خوشي‌ها زان ديار آمد
    سمن با سرو مي‌گويد که مستانه همي‌رقصي
    به گوشش سرو مي‌گويد که يار بردبار آمد
    بنفشه پيش نيلوفر درآمد که مبارک باد
    که زردي رفت و خشکي رفت و عمر پايدار آمد
    همي‌زد چشمک آن نرگس به سوي گل که خنداني
    بدو گفتا که خندانم که يار اندر کنار آمد
    صنوبر گفت راه سخت آسان شد به فضل حق
    که هر برگي به ره بري چو تيغ آبدار آمد
    ز ترکستان آن دنيا بنه ترکان زيبارو
    به هندستان آب و گل به امر شهريار آمد
    ببين کان لکلک گويا برآمد بر سر منبر
    که اي ياران آن کاره صلا که وقت کار آمد

    *

    بهار آمد بهار آمد بهار مشكبار آمد نگار آمد نگار آمد نگار بردبار آمد
    صبوح آمد صبوح آمد صبوح راح و روح آمد خرامان ساقی مه رو به ایثار عقار آمد
    صفا آمد، صفا آمد كه سنگ و ریگ روشن شد شفا آمد شفا آمد شفای هر نزار آمد
    حبیب آمد حبیب آمد به دلداری مشتاقان طبیب آمد طبیب آمد طبیب هوشیار آمد
    سماع آمد سماع آمد سماع بی صداع آمد وصال آمد وصال آمد وصال پایدار آمد
    ربیع آمد ربیع آمد ربیع بس بدیع آمد شقایق ها و ریحان ها و لاله خوش عذار آمد
    كسی آمد كسی آمد كه ناكس زوكسی گردد مهی آمد مهی آمد كه دفع هر غبار آمد
    دلی آمد دلی آمد كه دلها را بخنداند می ای آمد می ای آمد كه دفع هر خمار آمد
    كفی آمد كفی آمد كه دریا دُرّ ازو یابد شهی آمد شهی آمد كه جان هر دیار آمد
    كجا آمد كجا آمد كزینجا خود نرفته است او ولیكن چشم گه آگاه و گه بی اعتبار آمد
    ببندم چشم و گویم شد، گشایم گویم او آمد و او در خواب و بیداری قرین و یار غار آمد
    كنون ناطق خمش گردد كنون خامش به نطق آمد رها كن حرف بشمرده كه حرف بی شمار آمد

    رستاخیز طبیعت

    آمد بهار خرم و آمد رسول یار مستیم و عاشقیم و خماریم و بی قرار
    ای چشم وای چراغ روان شو به سوی باغ مگذار شاهدان چمن را در انتظار
    اندر چمن زغیب غریبان رسیده اند رو رو كه قاعده است كه " القادِم یُـزار"
    گل از پی قدوم تو در گلشن آمده است خار از پی لقای تو گشته است خوش عذار
    ای سرو گوش دار كه سوسن به شرح تو سرتا به سر زبان شد بر طرف جویبار
    غنچه گره گره شد ولطفت گره گشاست از تو شكفته گردد و بر تو كند نثار
    گویی قیامت است كه بركرد سرزخاك پوسیدگان بهمن و دی مردگان پار
    تخمی كه مرده بود كنون یافت زندگی رازی كه خاك داشت كنون گشت آشكار
    شاخی كه میوه داشت همی نازد از نشاط بیخی كه آن نداشت خجل گشت و شرمسار
    آخر چنین شوند درختان روح نیز پیدا شود درخت نكوشاخ بختیار
    لشكر كشیده شاه بهار و بساخت برگ اسپرگرفته یاسمن و سبزه ذوالفقار
    گویند سربریم فلان را چوگندنا آن را ببین معاینه درصنع كرد گار
    آری چو در رسد مدد نصرت خدا نمرود را بر آید از پشه ایی دمار

    شور گل

    بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان را
    زبان سوسن از ساقى كرامت هاى مستان گفت شنید آن سرو از سوسن قیام آورد مستان را

    ز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقل چو دید از لاله كوهى كه جام آورد مستان را
    ز گریه ابر نیسانى دم سرد زمستانى چه حیلت كرد كز پرده به دام آورد مستان را

    "سقاهم ربهم" خوردند و نام و ننگ گم كردند چو آمد نامه ساقى چه نام آورد مستان را
    درون مجمر دل ها سپند و عود می سوزد كه سرماى فراق او زكام آورد مستان را
    درآ در گلشن باقى برآ بر بام كان ساقى ز پنهان خانه غیبى پیام آورد مستان را
    چو خوبان حله پوشیدند درآ در باغ و پس بنگر كه ساقى هر چه درباید تمام آورد مستان را
    كه جان ها را بهار آورد و ما را روى یار آورد ببین كز جمله دولت ها كدام آورد مستان را
    ز شمس الدین تبریزى به ناگه ساقى دولت به جام خاص سلطانى مدام آورد مستان را


    عید بر عاشقان مبارك باد

    عید بر عاشقان مبارك باد عاشقان عیدتان مبارك باد
    عید ار بوی جان ما دارد در جهان همچو جان مبارك باد
    بر تو ای ماه آسمان و زمین تا به هفت آسمان مبارك باد
    عید آمد به كف نشان وصال عاشقان این نشان مبارك باد
    روزه مگشای جز به قند لبش قند او در دهان مبارك باد
    عید بنوشت بر كنار لبش كاین می بی‌كران مبارك باد
    عید آمد كه ای سبك روحان رطل‌های گران مبارك باد
    چند پنهان خوری صلاح الدین بوسه‌های نهان مبارك باد
    گر نصیبی به من دهی گویم بر من و بر فلان مبارك باد
    ................. http://mahdihashemi.blogspot.com/
    ادامه مطلب

    ۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه

    سال نو مبارک



    آغاز سال 1389 هجری شمسی مبارک باد.

    سال نو مبارک

    ادامه مطلب

    ساقیا آمدن عید مبارک بادت

    نوروز 89 مبارک باد


    ساقیا آمدن عید مبارک بادت
    پس از 365 روز چرخیدن در کهکشان راه شیری هنگامی که خورشید از خط استوایش عبور می کند موسم آغاز بهار در نیم کره شمالی است و به همین مناسبت ایرانیان و میلیونها نفر از مردم این بخش از جهان به یمن جامه سبز و نو طبیعت نوروز را بر پا می دارند.

    ایرانیان از دیرباز شادی را مهمترین بخش زندگی خویش می دانستند و با نگاهی به تاریخ به روشنی در می یابیم که ایرانیان باستان همواره روزهایی را به عنوان جشن، چه مذهبی و چه ملی، به شادی و سرور می پرداخته اند. آنچه که نوروز را از دیگر جشنهای ایران باستان جدا می سازد فلسفه وجودی نوروز است که پیوند انسان با طبیعت است و این به روشنی پیداست، چرا که فلسفه نوروز با نو شدن و تازه شدن طبیعت همگن است و با پایان یافتن زمستان و رفتن سرما و جایگزین شدن بهار انسان نیز زنگارهای کهنه را از فکر و اندیشه بر می کند و دلها را از کینه پاک می کند و با حرکت نمادین " خانه تکانی " با طبیعت همگام می شود.

    پس از سالها از ارائه درخواست ثبت نوروز به عنوان یکی از میراث ناملموس جهان بالاخره مهمترین جشن باستانی ایرانیان مهرماه سال جاری به ثبت جهانی رسید. ثبت جهانی نوروز توسط یونسکو در حالی اتفاق می افتد که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران پنج سال پیش (در سال 84) مدارک و مستندات لازم برای ثبت این رویداد مهم سنتی و باستانی را به مراجع ذیربط ارسال کرده بود. پرونده ثبت نوروز به عنوان میراث غیر ملموس جهانی تقاضای مشترک کشورهایی نظیر ایران، پاکستان، آذربایجان، قزاقستان، هند و ترکیه بوده است.

    به همین مناسبت نیز امسال چند روز پیش از فرارسیدن نوروز جاودانه، دبیر کل سازمان ملل متحد در پیامی نخستین روز بین المللی نوروز را به تمام ایرانیان و فارسی زبانان جهان تبریک گفت. پیامی که بان کی مون در آن اینگونه نوشته است:" تصمیم امسال مجمع عمومی سازمان ملل برای به رسمیت شناختن روز بین المللی نوروز گواه رشد فزاینده آگاهی جهانی نسبت به اهمیت این مناسبت نه تنها در مناطقی که آن را جشن می گیرند بلکه برای سراسر جهان است. همانگونه که اولین روز بین المللی نوروز را گرامی می داریم امیدوارم کشورها و مردم سراسر جهان به تاریخ و مراسم این جشن برای ارتقای هماهنگی با جهان طبیعت توجه کرده و حسن نیت و صلح جهانی را ترویج کنند.




    برای هزاران سال است هنگامی که که خورشید از خط استوا عبور می کند و بهار درنیم کره شمالی آغاز می شود مردم در بالکان، حوزه دریای سیاه، قفقاز، آسیای میانه، خاورمیانه و سایر مناطق، مراسم ویژه خود را برای جشن نوروز برگزار می کنند. این آیینها از رنگ نو به خانه ها دادن گرفته تا دیدار از دوستان یا آماده سازی غذاهای نمادین همگی القاء کننده روح تجدیدپذیری بوده و نه تنها الهام بخش آنانی که این مراسم را برگزار می کنند بلکه همه مردم است."

    همانگونه که در پیام دبیرکل سازمان ملل نیز آمده است ثبت نوروز امکان بازشناسایی این آیین زیبا و همگن با طبیعت را در سطح جهان به وجود می‌آورد و می‌تواند فرصتی برای هرچه بهتر برگزار شدن این جشن ویژه ملی در کشورهای مختلف و از جمله ایران باشد.

    نوروز یعنی شادمانی و سرور

    نوروز دارای آیینهای فراوانی است که از آن جمله می توان به چند مورد زیر اشاره کرد:

    1) حاجی فیروز: در حدود یکماه مانده به جشن نوروز شخصی با روی سیاه و پوشش قرمز در کوچه و خیابان به راه می افتد و از راه رسیدن نوروز را به همگان به همراه رقص و آهنگی شاد اعلام می کند.

    2) رویاندن سبزه: سبزی نماد زندگی نو و مهر است که نشانگر زندگی بشر و پیوند او با طبیعت است. در دوران باستان در کاخ شاهان، بیست روز پیش از نوروز دوازده ستون را از خشت خام بر می آوردند و بر هر یک از آنها، یکی از غلات را می کاشتند و خوب روییدن هر یک را به فال نیک می گرفتند و بر آن بودند که دانه در آن سال پر بار خواهد بود و در روز ششم آنها را بر می چیدند و به نشان برکت و باروری در تالارها پخش می کردند.

    3) شستشو و پاکیزگی: ایرانیان همانگونه که به پاکی روان اعتقاد داشتند، پاکیزگی تن را نیز لازم می دانستند و به ویژه در روزهای سال نو، پوشش و کاشانه خود را پاکیزه می کردند.

    4) خوان هفت سین: از مهمترین آیین نوروز به شمار می رود تشکیل شده از هفت چیز که با حرف " سین " شروع می شود و همچنین شمع روشن، قرآن، آینه، ماهی و تخم مرغ.

    5 ) سیزده به در و پایان نوروز: آخرین رسمی که در روزهای نوروز برگزار می شود آیین سیزده بدر است. مردم در این روز، خانه ها را ترک می کنند و به دامان طبیعت پناه می برند و در کنار سبزه زار روز را سپری می کنند.

    نوروز بزرگترین جشن ملی

    نوروز بزرگترین جشن ملی ایرانیان است که در نخستین روز از نخستین ماه سال شمسی برگزار می‌شود این جشن از زمان آریاییان وجود داشته و در اصل یکی از دو جشن بزرگ بوده است، آریاییان در اعصار باستانی دو فصل گرما و سرما داشتند ( طبقه‌بندی سال به چهار فصل بعدها پیدا شد ) که فصل سرما شامل ده ماه و فصل گرما دو ماه بود و بعدها با تغییری که در فصول پدید آمد تابستان تبدیل به هفت ماه و زمستان پنج ماه شد ودر هر یک از این دو فصل جشنی برپا می‌کردند، جشنی را که در شروع فصل گرما می‌گرفتند " نوروز " و جشن شروع فصل سرما را "مهرگان" می‌نامیدند.

    سنت دیرینه نوروز در لرستان

    در لرستان مراسم نوروز و پیشواز از سال نو تقریبا همچون سایر نقاط ایران پهناور است اما چندین تفاوت وجود دارد که ما بیشتر به ذکر آنها می پردازیم . مهیا شدن برای نوروز تقریبا از اوایل زمستان و اواخر پاییز شروع می شود اما یک هفته پیش از جشن نوروز شدت بیشتری می گیرد و مردم " کاردرسی " ( به معنی کار درستی و آماده شدن برای مراسم نوروز ) می کنند، زن خانه با کمک دختران و همسایگانش "گردیله " به معنی گردگیری و خانه تکانی را انجام می دهد و با پاک کردن و شستشوی درو دیوار و پنجره ها و قالی و فرش و همچنین وسایل خانه که مدت یکسال یا کمتر است جابجا نشده اند، سامان خانه را از نو می آراید، علاوه بر این زنان خانواده به نیت تندرستی هر یک از افراد خانه دانه های خوراکی گندم، عدس، جو و کنجد را در ظرفی خیس کرده تا جوانه زده و سبز شود.





    دید و بازدید عید

    پس از تحویل سال و قرآن بر سر گذاشتن مردان گروه گروه به خانه بزرگ و ریش سفید روستا رفته و پس از وی به سایر خانه ها سرکشی کرده و با افراد آن خانه ها عید دیدنی می کنند و در همان روزهای اول به تمام خانه ها سرکشی می شود، پس از مردان زنان در روز دوم به عیادت و نوروز مبارکی می پردازند عموما عیدی کودکان یک یا چند تخم مرغ رنگ شده است .

    به این ترتیب اعضای خانواده با جملاتی پاک و صادقانه و مهربان نوروز را به یکدیگر شاد باش می گویند.

    سیزده بدر در خرم آباد

    در خرم آباد به جای سیزده به در چهارده به در است یعنی به جای اینکه روز سیزده نوروز را جشن بگیرند همان مراسم را در روز چهاردهم نوروز انجام می دهند زیرا در روز اول سال ( روز نوروز و عید ) را به حساب نمی آورند و سیزده بدر غیر بومی می دانند به این ترتیب بسیاری از خانواده های ریشه دار خرم آبادی همان چارده بدر را جشن می گیرند.

    در روز برگزاری این جشن دوستان و اقوام و همسایگان سپیده و یا شب قبل از روز جشن در مکانی گردهم آمده به سوی خارج شهر و دامان طبیعت حرکت کرده و محلی را معین و در آنجا مستقر می شوند و با هیجان و شور حالی زبان زدنی به بازیهایی نظیر دال پلو، هرازگونی، پرو، قاوو می پردازند که بسیار شادی آفرین است .

    در پایان مراسم نیز سبزه های سفره هفت سین را در کنار رودها رها کرده و به خانه باز می گردند.

    نوروز در آذربایجان

    آیینهای اساطیری مانند “کوسه برنشین“ یا “میر نوروزی” هر کدام سمبل‌هایی بودند که در هر منطقه‌ای به نامی اجرا می‌شدند. مثلا “کوسا گلین” در آذربایجان، نشانه‌ی شادی نوروزی است. کوسا شخصیتی مانند حاجی فیروز است که لباس‌های غیر متعارف می‌پوشد، چوب به دست می‌گیرد، کلاه منگوله دار بر سر می‌گذارد و شاگردی دارد که با هم ترانه‌های شاد می‌خوانند. این آیین در بین مردم کشاورز و دامدار اجرا می‌شود و بنابر اعتقادات مردم برای آن‌ها خیر و برکت می‌آورد.

    نمونه‌ی دیگر آیین “غول و کاس آغا” است که نماینده‌ بازی‌های شادی آور است و در گیلان اجرا می‌شود ، در این رسم نبردی میان سرما و گرما یا سیاهی و سفیدی یا نیکی و بدی که همگی بن‌مایه‌های اسطوره‌ای دارند در می‌گیرد و در حالت نمایشی یکی بر دیگری پیروز می‌شود.
    آیینی به نام “عمه گرگا” در سمنان اجرا می‌شود که در آن مردم خود را به شکل حیوان درمی‌آورند و با تعریف سمبل‌های حیوانی به ایفای نقش می‌پردازند.



    در کنار این آیینها، ورزش‌های سنتی هم در شهرهای مختلف برپا می‌شود؛ مانند خراسان که کشتی گرفتن جز سنت‌های نوروزی مردم است.

    در گذشته نوروز به دو بخش نوروز عامه و نوروز خاصه تقسیم می‌شود و در پنج روز اول عید که نوروز خاصه بود مقام‌های رسمی و درباریان به دید و بازدید می‌رفتند و در بقیه‌ی ایام عید تا روز 13 و 14 فروردین عامه‌ی مردم دید و بازدید می‌کردند. البته بنا بر رسم همیشگی، ابتدا کوچک‌ترها به دیدن بزرگترها می‌روند و سپس بزرگتر‌ها بازدید آن‌ها را پس می‌دهند.

    سمندر بازی رسم مردم جنوب خراسان در پنجم نوروز

    این بازی در روزهای پنجم و سیزدهم اجرا می‌شود و تا حدودی شبیه فوتبال است؛ بازیکن‌ها به دو گروه 11 نفری یا کمتر تقسیم می‌شوند، پیراهن‌های خود را درمی‌آورند، پاچه‌ی شلوارها را بالا می‌زنند و حالت جنگی به خود می‌گیرند. سپس به وسیله‌ گرزهایی که از پارچه درست کرده‌اند بازیکن‌های تیم مقابل را می‌زنند.

    همچنین هر گروه یک خانه به نام «کت» دارند که اگر بازیکن‌ها به آنجا پناه برند، گروه مقابل نمی‌تواند آنها را بگیرد یا بزند. هرگاه یک تیم بتواند تمام اعضای یک گروه را بگیرد، بازی تمام می‌شود، این بازی احتمالا در تمرین‌های رزمی جنگاوران ریشه داردضمن آن‌که بازی هم به نام سمندر نامگذاری شده که حیوان ناشناخته‌ای است که خود را در آتش می‌سوزاند.

    در میان مردم جنوب خراسان رسم است که در روز ششم نوروز به بیابان‌ها بروند و از گیاهان تازه رسته که شاید بعضی از آن‌ها جنبه‌ی دارویی هم داشته باشد بخورند. در این روز گیاهی به نام «نقودشک» که اولین گیاه خوراکی‌ است که در بهار می‌روید و پیاز گل لاله بیشتر از بقیه مصرف می‌شود.

    در جنوب خراسان منطقه‌هایی به نام پیر وجود دارد: پیرمکانی است که در آن‌جا چشمه و درخت بیدی است که معمولا در نزدیکی آن اتاقی ساخته شده است. مرسوم است که مردم در روز سیزدهم نوروز آش خاصی را شامل انواع حبوبات در آنجا می‌پزند و می‌خورند. این آیین بسیار قدیمی است و به دوران مزدایی، یعنی پیش از زرتشت، بازمی‌گردد پختن این آش شبیه چیزی است که در آثار ادبی ما به نام «بهمنجنه» از آن یاد می‌شود:

    به جوش اندرون دیگ بهمنجنه
    به دست اندرون دسته‌ نسترن

    این رسم تا 230 سال پیش در ایران برگزار می‌شد و چون این‌گونه رسم‌ها جنبه‌های سنتی دارند و به آسانی از میان نمی‌روند، قطعا اکنون نیز در میان برخی از مردم اجرا می‌شود.

    نوروز خوانی در مازندران

    آستانه فرارسیدن فصل زیباى بهار طنین صداى عاشقانه، عارفانه و ستایش گر "نوروز خوان ها" دربرخى ازمناطق استان مازندران، بهارى پر از عشق وامید و برکت را به مردم نوید می دهد. "نوروزى خوانى" یا خواندن ترانه هاى بهارى از مراسم بسیار کهن است که قدمت آن به پیش ازاسلام باز می گردد که تا چند دهه پیش به شکل گسترده در مازندران " رواج داشت.

    نوروزى خوان ها در گروه هاى چند نفره اشعارى را در مدح بهار مىسرودند، که پس از اسلام آوردن ایرانیان، ابیاتى در وصف امامان نیز بدان افزوده شد. اندک نسل باقی مانده از نوروز خوانان قدیمى گیلان هنوز هم این ترانه ها را سرمى دهند: بهار آمد ، بهار آمد خوش آمد على (ع ) با ذوالفقار آمد خوش آمد على (ع ) با ذوالفقار، قنبر جلودار به شاه زنگبار آمد، خوش آمد **** باد بهارى آمده، گل به گلستان آمده، مژده دهید اى دوستان، نوروز سلطان آمده ...

    درآواز نوروز خوانان ستایش پرود گار ، فصل بهار وشکرگزارى نعمات ، عشق به خدا و ائمه اطهارموج مىزند. دسته هاى نوروز خوان به درخانه مردم مراجعه و شروع به آواز خوانى مىکنند، تا صاحب خانه هدیه اى به آنها بدهند ، هدایا معمولا پول نقد، برنج ، تخم مرغ ، گندم و آرد است و میزان آن به کرم صاحب خانه بستگى دارد. دختران و پسران دم بخت مازندران نیز معتقدند اگر گروه نوروز خوان در خانه آنها را بزند، به زودى راهى خانه بخت خواهند شد.

    اشعار نوروز خوانان مملواز ابیاتى با مضامین بىوفایى دنیا ، دوستى و عشق را قدر دانستن، وفاى به عهد و احترام به والدین است. نگاه نوروز خوانان به گذشته آکنده از غم و اندوه و ناتوانى در برابر سرنوشت در عین حال امیدوراى به آینده اى خوش است. دراشعار عامیانه نوروز خوان ها نوعى تضاد مضامین وجود دارد به نحوی که در آن از یک سو مبارک باد به مناسبت رسیدن ایام عید و از سوى دیگرغم هجر که یکى از اصول عشق شرقى است دیده مىشود.

    اشعار نوروزخوان ها اگر چه عامیانه، ساده وبراى همگان قابل فهم است، در لایه هاى آن اندوه عارفانه دورى از معشوق حقیقى و دور افتادن از حق و بىاهمیت بودن مادیات دنیاموج می زند. تنوع اشعار نوروز خوانها با بهره گیرى از طبیعت استان از دیگر ویژگیهاى سروده هاى آنان است به گونه اى که سبزى و طراوت بهار با بهرگیرى از واژه هاى شاعرانه کاملا در ذهن شنونده تداعى مىشود.

    سه‌ روز جشن‌ در تاجیکستان‌ به‌ مناسبت‌ نوروز

    در زمانی‌ که‌ تاجیکستان‌ جزوی‌ از استانهای‌شوروی‌ کمونیست‌ بود، دولتمردان‌ این‌ حزب‌، سعی‌ داشتند به‌ نوعی‌ این‌ جشن‌ را از بین‌ ببرند، اما این‌ سنت‌ از میان‌ نرفت‌. تاجیکها نوروز را جشن‌پاکی‌ها می‌دانند، نوروز برای‌ مردم‌ تاجیکستان‌ یک‌ جشن‌ ملی‌ و سنتی‌ به‌ حساب‌ می‌آید.

    این‌ در شرایطی‌ است‌ که‌ از تاجیکستان‌ به‌ مدت‌هفتاد سال‌ زیر نظر حکومت‌ کمونیستی‌ اداره‌ می‌شد. حکومتی‌ که‌ همواره‌ سعی‌ داشت‌ آیینهای‌ یک‌ کشور را زیر سوال‌ ببرد. به‌ مدت ‌هفتاد سال‌ به‌ تاجیک‌ها گفتند که‌ این‌ جشن‌ نباید وجود داشته‌ باشد. اما تاجیکها آن‌ را حفظ کردند، کمونیستها بارها به‌ مردم‌ آن‌ کشور گفتند که‌ «نوروز» سال‌ نو نیست‌ و اول‌ ژانویه‌ سال‌ نومی‌باشد، اما مردم‌ تاجیک‌ همواره‌ از نوروز به‌عنوان‌ سال‌ نو یاد می‌کنند.

    گل‌ گردانی‌

    در تاجیکستان‌، مراسمی‌ صورت‌ می‌گیرد که‌ به‌آن‌ گل‌ گردانی‌ می‌گویند. این‌ جشن‌ به‌ صورتی‌ است‌ که‌ عده‌ای‌ از کودکان‌ به‌ در خانه‌ها می‌روند، شعر می‌خوانند و گل‌ هدیه‌ می‌برند، آنان‌می‌خوانند: گل‌ آوردم‌ از آن‌ پایان‌...

    بهار نو مبارک‌ باد گل‌ زردک‌ ثنا می‌گه‌، بهار نومبارک‌ باد در تاجیکستان‌ هم‌ به‌ مانند ایران‌، رعایت‌ آداب‌ نوروزی‌ با خانه‌ تکانی‌ آغاز می‌شود و اما مهمترین‌ غذای‌ نوروزی‌ تاجیک‌ها، مراسم‌سمنک‌ یا سمنو است‌.

    سمنک‌ بوی‌ بهار است‌، سمنک‌ رمز بهار است‌،عید نورزوی‌ مبارک‌ باد
    سمنک‌ در جوش‌ ماکفچه‌ زنیم‌
    دیگران‌ در خواب‌ ما دخچه‌ زنیم‌
    مچنین‌ سفره‌ هفت‌ سین‌، البته‌ هفت‌ نوع‌ غذا برای‌ تحویل‌ تدارک‌ دیده‌ می‌شود.

    بار دیگر نوروز

    بار دیگر نوروزی دیگر و سالی دیگر از و سالی دیگر از راه می رسد ، بیاییم آیین و سنتهای گذشته را که همچون میراثی ارزنده که از گذشتگانمان به یادگار مانده پاس بنهیم و در راه حفظ آداب و رسوم کهن سرزمین عزیزمان بکوشیم .
    منبع تابناک http://mahdihashemi.blogspot.com/
    ادامه مطلب

    ۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

    تخریب 425 هزار یارد مربع بتون و 200 هزار تن فولاد در عرض 11 ثانیه


    راشا تودي در بررسي واقعه 11 سپتامبر مطرح كرد؛
    تخريب 425 هزار يارد مربع بتون و 200 هزار تن فولاد در عرض 11 ثانيه
    خبرگزاري فارس: يك پژوهشگر آمريكايي در پايگاه خبري شبكه تلويزيوني راشا تودي روسيه نوشت: هزار مهندس معمار آمريكايي درخواستي را براي بررسي مجدد چگونگي تخريب 425 هزار يارد مربع بتون و 200 هزار تن فولاد برج‌هاي دوقلو را در عرض 11 ثانيه مطرح كردند.

    به گزارش فارس، پايگاه اينترنتي شبكه خبري "راشا تودي " (Russia Today) در مقاله‏اي به قلم "جس ونتورا " (Jesse Ventura)، نويسنده و پژوهشگر آمريكايي نوشت: اواخر ماه فوريه سال 2010 ميلادي، بيش از هزار مهندس معمار در كنفرانسي كه در سان‏فرانسيسكو برگزار شد، طوماري را امضا كردند كه طي آن از كنگره آمريكا خواسته شده است كه تحقيقات جديدي را در خصوص تخريب برج‏هاي دوقلوي مركز تجارت جهاني در واقعه 11 سپتامبر آغاز كند. جالب است كه رسانه‏هاي بزرگ آمريكا به پوشش اين كنفرانس نپرداختند.
    به نوشته ونتورا، واقعيت اين است كه امضاكنندگان اين طومار آبروي خود را بر سر مخالفت با داستانسرايي‏هاي محافل رسمي آمريكا در خصوص 11 سپتامبر گذاشته‏اند. ايشان مي‏خواهند بدانند كه چگونه 200 هزار تن فولاد ظرف 11 ثانيه مضمحل شده و فروريخته است؟ ايشان پرسيده‏اند كه آيا واقعا اصابت هواپيماهاي مسافربري منجر به اين حادثه شده است يا اينكه نابودي اين ساختمان‏ها به گونه‏اي ديگر راهبري شده و منجر به فروريختن برج‏هاي دوقلو و ساختمان شماره 7 شده است؟

    * ساخت برج‌هاي دوقلو با 425 هزار يارد مربع بتون و 200 هزار تن فولاد

    "ريچارد گيج " (Richard Gage)، يكي از اعضاي موسسه معماران آمريكايي و بنيانگذار جمعيت مهندسين و معماران حقيقت‏ياب واقعه 11 سپتامبر اظهار داشت: "گزارش‏هاي رسمي آژانس فدرال مديريت بحران و موسسه ملي استاندارد و فن‏آوري در برگيرنده اطلاعاتي ناكافي، متناقض و دستكاري شده در خصوص تخريب ساختمان‏ها در 11 سپتامبر هستند. " وي بخصوص به ساختمان شماره 7 اشاره دارد كه بدون اصابت هيچگونه هواپيمايي ناگهان فروريخت.
    ونتورا در ادامه با اشاره به بخش‏هايي از كتاب خود تحت عنوان "توطئه‏هاي آمريكايي " نوشته است: برخي افراد بر اين باورند كه برج‏هاي دوقلو با توجه به شيوه ساخت‌شان با اختلاف زماني نيم ساعت فرو ريختند. واقعيت آن است كه برج‏هاي مذكور با 425 هزار يارد مربع بتون و 200 هزار تن فولاد در سال 1973 ساخته شده بودند و گفته مي‏شد كه توان مقاومت در برابر اصابت يك "بوئينگ 707 " (بزرگترين هواپيماي ساخته شده تا آن زمان) را دارا هستند. بررسي‏ها نشان داده‏اند كه اصابت يك بوئينگ 707 چهار موتوره با سرعت 600 مايل بر ساعت نمي‏توانسته خسارت زيادي به اين برج‏ها وارد آورد حال آنكه بوئينگ 757 اصابت كرده به برج‏ها در 11 سپتامبر بين 440 تا 550 مايل بر ساعت سرعت داشته و هواپيمايي دوموتوره بوده است.

    * تخريب 11 ثانيه‌اي آسمانخراشي بر اثر آتش‌سوزي سابقه نداشته است

    با اين حال محافل رسمي آمريكا اظهار داشته‏اند كه دو آسمانخراش مذكور در اثر اشتعال سوخت مركب و تغليظ شده هواپيماهاي برخورد كرده فروريخته‏اند. به خاطر داشته باشيد كه تا قبل از اين واقعه در طول تاريخ هيچ آسمانخراشي در اثر آتش‏سوزي فرو نريخته بود. به اين ترتيب اين سوال مطرح مي‏شود كه آيا اين دو ساختمان احتمالا از درون منهدم نشده‏اند؟
    نويسنده با اشاره به اينكه خود شخصا به عنوان عضو سابق نيروي دريايي آمريكا در زمينه انفجار و مواد منفجره داراي تجربه است، نوشت: به تصريح فيزيكداني به نام "استيون اي. جونز " (Steven E. Jones)، ريزش بر اثر جاذبه زمين بدون انفجاري از درون در ساختمان‏هاي مذكور بر خلاف قوانين فيزيكي است. اين دو ساختمان همچون ديواري كه تنها با چيده شدن سنگ يا آجر بر روي هم بالا رفته باشد تقريبا ظرف تنها 10 ثانيه فرو ريختند، آن هم درست در محوطه پايين خودشان! شي‏اي كه از بالاي يك برج 110 طبقه‏اي به سوي زمين رها شود تقريبا ظرف 2/9 ثانيه به زمين اصابت خواهد كرد.
    اين تحليلگر آمريكايي افزود: موسسه ملي استاندارد و فن‏آوري (NIST) تحقيقات خود در خصوص اين واقعه را در تاريخ 21 اوت سال 2002 ميلادي آغاز كرد. اين موسسه پس از 3 سال گزارشي 10 هزار صفحه‏اي منتشر كرد و سخنگوي آن نيز اظهار داشت كه هيچ شاهدي بر انهدام برج‏ها از درون وجود نداشته است اما جونز بر اين باور است كه فلز گداخته‏اي كه چند هفته بعد در زير زمين برج‏ها يافته شد نشان مي‏دهد كه واقعه مذكور نمي‏توانسته تنها ناشي از سوخت هواپيما باشد. كساني كه مشغول حفاري در ميان آوارها بودند با رسيدن به فلز گداخته‏اي كه حرارتي بسيار بالا داشت مجبور به توقف كار شدند. اين اشتعال تقريبا 3 ماه ادامه داشته است كه در نوع خود بي‏نظير است. آيا اين دماي بيش از 2 هزار درجه فارنهايت تنها در اثر سوخت موتور هواپيما به وجود آمده است؟!

    * كشف نانوترمايت در آوارهاي خرابه‌هاي 11 سپتامبر

    ونتورا ادامه داد: در ماه آوريل سال 2009 ميلادي، پژوهشي در يك ژورنال شيمي - فيزيك منتشر شد كه شاهدي بر اين مدعا بود كه ساختمان‏هاي تخريب شده در 11 سپتامبر در اثر انفجار كنترل شده از درون منهدم شده و فروريخته‏اند. در اين پژوهش تصريح شده بود كه در مطالعه نمونه‏هاي خاك برداشته شده از ميان آوارهاي حاصل از ريزش ساختمان‏هاي مركز تجارت جهاني، نوعي ماده آتش‏زا مشاهده شده كه "نانو ترمايت " (nano-thermite) نام دارد. اين ماده آتش‏زا تحت تكنولوژي‏هاي بسيار مدرن ساخته مي‏شود.
    دكتر "نيلز هاريت " (Niels Harrit)، مدير تيم پژوهشي مذكور و استاد شيمي دانشگاه كپنهاگ در اين خصوص مي‏گويد: ترمايت ماده‏اي است كه در سال 1893 براي اولين بار ساخته شد. اين ماده مخلوطي از آلومينيوم و پودر زنگ است. در واكنش اين دو ماده با هم آهني با دماي 2500 درجه سانتي‏گراد توليد مي‏شود. اين ماده مي‏تواند براي جوشكاري مورد استفاده قرار گيرد. همچنين قادر است كه براي ذوب آهن‏آلات مورد استفاده واقع شود. نانوترمايت همين ماده است منتها به صورت قطعات بسيار ريز و با تركيب كامل شيميايي. در واكنش نانوترمايت، حرارتي پر فشار با سرعتي بسيار بيشتر منتشر مي‏شود. ضمنا نانوترمايت براي افزايش كارايي قابليت تركيب با مواد ديگري را هم دارد و در اين صورت به ماده منفجره‏اي بسيار قوي بدل خواهد شد. اين ماده از ديناميت قدرت بيشتري داشته و حتي مي‏تواند به عنوان سوخت راكت استفاده شود.
    اين نويسنده آمريكايي در پايان تاكيد كرد: ريچارد گيج تنها يكي از صدها مهندس معمار و مهندس عمران برجسته‏اي است كه شغل خود را هزينه مسيري كرده‏اند كه نشان مي‏دهد كه تخريب اين ساختمان‏ها ناشي از نوعي انهدام كنترل شده از درون بوده است. به گفته وي "كسي كه اندك سوادي داشته باشد در اين خصوص ترديد به خود راه نمي‏دهد. "
    http://mahdihashemi.blogspot.com/
    ادامه مطلب

    ۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

    معرفي تيم‌هاي برتر مسابقات سازه‌هاي ماكاروني شرق كشور


    معرفي تيم‌هاي برتر مسابقات سازه‌هاي ماكاروني شرق كشور
    تيم‌هاي برتر دومين دوره مسابقات سازه هاي ماكاروني شرق كشور، پس از چند روز رقابت علمي سخت و فشرده انتخاب شدند.
    به گزارش خبرگزاري فارس از مشهد به نقل از انجمن علمي عمران دانشگاه فردوسي مشهد، در رشته پل سنگين به ترتيب تيم‌هاي فارس 2 از پژوهشسراي دكتر فقيهي، پيك عمران 86 از دانشگاه فردوسي مشهد و صائب 2 از پژوهشسراي دانش‌آموزي صائب‌ پيشي گرفتند. بر پايه اين گزارش، در رشته سازه ماكاروني تيم‌هاي علامه از دانشگاه آزاد اسلامي مشهد، فراز از دانشگاه آزاد تربت حيدريه و آشفته‌ها از دانشگاه فردوسي مشهد برتري يافته و به عنوان برگزيده شناخته شدند. اين گزارش حاكيست: در رشته چوب بستني، تيم‌هاي سپاهان از دانشگاه اشرفي اصفهاني و كهكشاني‌ها از دانشگاه آزاد اسلامي مشهد به عنوان تيم‌هاي برتر در اين دوره از مسابقات شناخته شدند. همچنين تيم‌هاي fan از دانشگاه فردوسي مشهد و پيام از دانشگاه پيام نور مشهد موفق به كسب عنوان زيباترين طرح در رشته‌هاي پل سنگين و سازه ماكاروني شدند. به تيم هاي برتر در اين دوره از مسابقات، جوايزي اهدا شد. http://mahdihashemi.blogspot.com/
    ادامه مطلب

    افتتاح اولین بزرگراه دو طبقه کشور در اصفهان


    بزرگراه دو طبقه امام خمینی(ره) اصفهان به عنوان اولین بزرگراه دو طبقه کشور و همچنین تقاطع غیر هم‌سطح شهیدان امینی با حضور رئیس جمهور افتتاح و به بهره برداری رسید.
    به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر محمود احمدی نژاد صبح امروز دوشنبه در جریان سفر به اصفهان، بزرگراه دو طبقه امام خمینی(ره) که یکی از پیشرفته ترین پروژه های عمرانی کشور است و نیز تقاطع غیر هم‌سطح شهیدان امینی ار افتتاح کرد.طول روگذر بتنی این بزرگراه دو طبقه 5کیلومتر است و اولین خط قطار سبک شهری هم‌سطح در کشور با استفاده از جدیدترین تکنولوژی های روز دنیا و با بهر‌ه‌گیری از زیرساخت مناسب در زیر پل روگذر پیش بینی شده است.
    عملیات اجرایی این پروژه از سال 86 در سه فاز آغاز و بالغ بر 600 میلیارد ریال هزینه داشته است. این پروژه با مدیریت صحیح زمان و در سه شیفت کاری در مدت 28 ماه احداث شده است و تاثیر به سزایی در حل مشکلات ترافیکی شهر اصفهان و کاهش آلاینده های زیست محیطی و حوادث رانندگی دارد.
    ادامه مطلب

    ۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

    سامانه‌ استعلام پروانه و گواهی ساختمان راه‌اندازی شد


    تازه‌ترین محصول سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران در حوزه‌ سیستم‌های اطلاعات شهری برای استعلام پروانه و گواهی ساختمان راه‌اندازی و به مرحله‌ بهره‌برداری رسید.
    به گزارش خبرگزاری مهر، در حال ‌حاضر، سازمانها و نهادهای مختلف دولتی و شهروندان تهرانی می‌توانند از طریق سایت شهرداری تهران و انتخاب سامانه‌ استعلام پروانه و گواهی ساختمان، مطالب مندرج در پروانه‌ ساختمان و یا گواهی‌های صادره از سوی شهرداری تهران را استعلام کرده و به اطلاعات موردنیاز دست یابند.

    سهولت و سرعت دسترسی به اطلاعات از مهم‌ترین مزیت‌های کاربردی این سامانه است که صرفه‌جویی در زمان را نیز در پی‌ خواهد داشت.

    شهروندان می‌توانند با تکمیل فرم مربوطه در پرتال شهرداری تهران و واردکردن اطلاعات لازم (شماره‌ پرونده، شماره‌ شناسایی ملک، شماره‌ و تاریخ پروانه) با صرف کم‌ترین زمان و هزینه از صحت پروانه و گواهی‌های صادره اطمینان حاصل کنند و دیگر نیازی به مراجعه‌ حضوری و فیزیکی در مناطق و یا اداره‌های مختلف شهرداری نیست.این محصول با نام «سامانه‌ استعلام پروانه و گواهی ساختمان» در پرتال اینترنتی شهرداری تهران (به نشانی WWW.TEHRAN.IR) در دسترس شهروندان قرار گرفته است.

    یکی دیگر از اقدامات شهرداری تهران در راستای تحقق شهر و دولت الکترونیکی و فراهم نمودن شرایط لازم برای ایجاد تهران هوشمند است که با توجه به توصیه‌های مقام معظم رهبری در خصوص اصلاح الگوی مصرف و با هدف روان‌سازی استعلام‌های بین‌سازمانی و حذف کاغذ طراحی و به اجرا درآمده است.
    ادامه مطلب

    ۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

    بهسازي 2 بزرگراه‌ اصلي تهران تا 14 فروردين انجام مي‌شود

    بهسازي 2 بزرگراه‌ اصلي تهران تا 14 فروردين انجام مي‌شود
    خبرگزاري فارس: معاون فني و عمران شهرداري تهران گفت: بخش‌هاي از بزرگراه‌هاي بابايي، چمران و خيابان شريعتي تا 14 فروردين ماه بازسازي خواهند شد.


    به گزارش خبرگزاري فارس، مازيار حسيني با بيان اين مطلب اظهار داشت: مسير تندروي بزرگراه بابايي تا 14 فروردين بهسازي شده و آسفالت آن تعويض خواهد شد. وي در ادامه افزود: سطح آسفالت اين محدوده تراشيده شده و با كمك موادي چون آسفالت و آهك، تثبيت سرد انجام مي‌شود و از آن نوعي آسفالت خاص روي سطح كشيده مي‌شود كه آب باران را جذب كرده و مانع جاري شدن آب روي سطح آن مي‌شود. معاون فني عمران شهرداري با بيان اينكه اين اقدامات با همكاري شهرداري مناطق 1، 4 و حوزه خدمات شهري انجام خواهد شد از ادامه فعاليت بهسازي در باندهاي كندروي بزرگراه بابايي در نيمه اول سال خبر داد و خاطرنشان كرد: حدفاصل ميدان و بنياد تا آبعلي نيز بهسازي در زمينه علائم ترافيكي، جداول، روشنايي، رفيوژها و‌ ... انجام خواهد شد اما حد‌فاصل دانشگاه امام حسين تا پل آبعلي بهسازي مسير صورت مي‌گيرد. حسيني بيان داشت: محور بزرگراه بابايي كه ورودي شمال شرقي تهران محسوب مي‌شود از حد‌فاصل دانشگاه امام حسين تا جاده آبعلي به شدت آسيب ديده است و بار ترافيكي اين محدوده نيز به دليل عبور خودروهاي سنگين زياد است و به دليل تخليه نخاله چهره نامناسبي پيدا كرده است. وي تأكيد كرد: تا پايان شهريور 89، تمامي اين بزرگراه بهسازي خواهد شد اما اقدامات عنوان شده به‌صورت فوري و تا تاريخ 14 فروردين انجام خواهد شد. معاون فني عمران و شهرداري در خصوص بهسازي بزرگراه چمران نيز گفت: بزرگراه چمران حدفاصل سئول تا ميدان حق‌شناس نيز در برنامه بهسازي نوروزي قرار گرفته و تا 14 فروردين بهسازي آن به اتمام خواهد رسيد. وي ادامه داد: حدفاصل سئول تا پل گيشا مشكل خاصي وجود ندارد اما از گيشا تا ميدان حق‌شناس، به دليل عمليات عمراني تونل توحيد، دستخوش تغييرات و تا حدودي تخريب قرار گرفته است. حسيني همچنين اظهار داشت: خيابان شريعتي حدفاصل پل صدر تا پيچ شميران نيز در بعضي بخش‌ها نياز به لكه‌گيري، تجديد آسفالت، بهسازي جداول و... دارد كه اين اقدامات هم تا 14 فروردين انجام خواهد شد.
    ادامه مطلب

    ۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

    اصلاح الگوي مصرف انرژي در ساختمانها با سقف هوشمند

    دانشمندان با استفاده از ضايعات روغن خوراكي رستورانها، پوشش سقفي هوشمندي ساخته‌اند كه به ادعاي آنها مي‌تواند كاهش و افزايش دما را تشخيص داده و از هدر رفتن انرژي در تابستان و زمستان جلوگيري كند.
    به گزارش ايرنا از خبرگزاري يونايتدپرس، گروهي از محققان آمريكايي موفق شدند پوشش سقفي جديدي بسازند كه بطور خودكار و بسته به دماي محيط بيرون، انرژي خورشيدي را جذب و يا منعكس مي‌كند.
    سقف با موادي پوشش داده مي‌شود كه مي‌توانند در تابستان نور خورشيد را منعكس كرده ، مانع از جذب گرما و در نتيجه مصرف كمتر انرژي براي خنك‌سازي ساختمانها شود.
    و درصورت سرد شدن هوا اين پوشش با تغيير نقش خود، گرما را منتقل كرده و به گرم شدن داخل ساختمانها كمك مي‌كند.
    بن ون مجري اين تحقيقات معتقد است اين پوشش ابتكاري‌ترين و كاراترين پوشش سقفي است كه تا كنون ساخته شده است.
    محققان مي‌گويند با تغيير تركيب اين پوشش، اين مواد بگونه‌اي متحول مي شوند كه مي‌توانند با توجه به دماي محيطي خاصي از وضعيت منعكس‌كننده به جذب‌كننده تغيير نقش دهند.
    حتي اگر دماي سقف بسته به دماي بيرون ساختمان فقط چند درجه اندك كاهش يا افزايش يابد، اين تغيير مي‌تواند اثر زيادي بر ميزان انرژي مصرفي ساختمان و هزينه‌هاي آن داشته باشد.
    علاوه بر اين، اين فناوري جديد مي‌تواند شيوه مطلوبي براي استفاده مجدد از ميليون‌ها بشكه ضايعات روغن مصرفي در فست فوودها باشد . http://mahdihashemi.blogspot.com/
    ادامه مطلب
     
    ساخت سال 1388 مهندسی عمران - سازه شرقی.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده