بد باختیم خیلی بد بدتر از این دیگه امکان نداشت حسابی آبرو ریزی شد آن هم در تهران و جلوی عربستان!!! حال من هم مثل همه گرفته شد بابا یکی نبود بگه برو به کار وزندگیت برس!!! دیگه خودمانی صحبت کردن بسه میخوام رسمی تر صحبت کنم!
"تجربه معلم سنگدلی است. اول امتحان می کند بعد درس می دهد."
یکی از دوستانم روزی این جمله را به من گفت که خیلی برایم جذاب بود.انسانها معمولا در زمینه ای که نسبت به آن علم و آگاهی ندارند سعی می کنند با مشورت و از آنان که در این زمینه دارای تجربه هستند راهنمایی بگیرند و چنانچه شکست خوردند با تجربه کسب شده بتوانند در مراحل بعدی و مواجهه مجدد از شکست، مزه شیرین پیروزی را بسازند اما این قانون ظاهرا در فوتبال ما جایی ندارد و هر بار دریغ از بار قبل!
منظورمن علي كريمي است هافبك خلاق و تكنيكي ایران که انصافا جاي اين بازيكن محوري در بازي با عربستان خالي بود . اما دايي بار ديگر سلايق شخصيیش را بر منافع ملي ترجيح داد و با وجود انكه كريمي به دفعات براي حضور در اردوي تيم ملي اعلام امادگي كرده بود ، از فراخواني وي امتناع كرد .حذف تلخ تيم ملي فوتبال ايران در رقابت‌هاي مقدماتي جام جهاني ۲۰۰۲مي توانست براي كادر فعلي تيم كشورمان تجارب ارزنده‌اي در بر داشته باشد اما متاسفانه علي دايي همچون ميروسلاو بلاژويچ لجاجت كرد تا او نيز چوب بي توجهي به نقدهاي منصفانه و راهكارهاي خيرانديشانه اهالي فن را بخورد.
یادم هست که در آن زمان بلاژويچ ، خداداد عزيزي را در اوج كنار گذاشت و اين بار نيز دايي از وجود كريمي تکنیکی بهره نبرد! حداقل کریمی نظم دفاعی حریف را با حرکاتش به هم میریخت و یا حتی مدافعان با استرس عربستان خطای پنالتی هم مرتکب می شدند اصلا در کل اعراب همانگونه که از نام دایی در دوران بازیکنی وحشت داشتند همین حس را هم نسبت به کریمی دارند که خود برگ برنده ای برای ما بود!
از سوی دیگرحالا ببینیم در برنامه 90 موبایل آقایان فدراسیونی روشن هست تا از نمونه شدن فدراسیونشان بگویند؟ فدراسیونی که هنوز قادر به برگزاری یک بازی تدارکاتی مناسب نیست، فدراسیونی که لحظه به لحظه برنامه جدید رو می کند و در این میان هر رسانه در هر کنفرانس مطبوعاتی از دعوت شدن یا نشدن علی کریمی سخن به میان می آورد!!
البته شاید اگر کریمی هم بود فایده ای نداشت چون در این بازی نمیدانم چرا در کل هيچ بازيكني در حد و اندازه‌ي خودش نبود.فكر مي‌كنم بچه‌ها نمي‌دانستند كه در چه موقعيتي قرار دارند تا ما در حضور بيش از يكصد هزار تماشاگر به دليل قبول اين باخت افسوس بخوريم و شانس صعود را با اولین باختمان به عربستان در تهران به حداقل برسانیم!!! متاسفانه ما در اين بازي لطمات سختي را از ضربات ايستگاهي و كرنرها پذيرفتيم در حالي كه بايد در اين زمينه ترتيب اثر مي‌داديم، از همان جا گل خورديم.
در حالي كه تيم ايران از امتياز ميزباني و حمايت يكپارچه تماشاگران برخوردار و با يك گل از حريف خود پيش بود ، به سبب ناكارايي در دقايق پاياني ، مقهور هوشمندي تفكرات خوزه پسيرو سرمربي پرتغالي عربستان شد و سه امتياز سرنوشت ساز را از كف داد.
علي دايي با همان تفكرات گذشته تيم ايران را روانه ميدان كرد و شيوه‌اي را برگزيد كه دقيقا بر وفق مرداد ياران پسيرو بود .عقل سليم حكم مي‌كرد كه سرمربي تيم ايران در اين بازي ، شيوه هجومي را انتخاب كند و وحيد هاشميان را از ابتدا در خط اتش قرار دهد ولي نبود يك مهاجم كلاسيك در پيشاني خط حمله مانع از دستيابي ايران به گل در وقت نخست شد.
یادش به خیر روزگاري بازيكنان ايران در ميادين بزرگي از جمله استراليا مرد روزهاي سخت بودند اما حالا .........
اما تمام اینها به دایی باز می گردد مردی که می توانست تمام مشکلات را حل کند اخراج او بهترین راه و شاید انتخاب مربیانی مانند قطبي به دليل شناخت دو كره و شخصيت كاريزماتيك منطقي ترين گزينه برای هدايت تيم ملي در سه بازي باقي مانده تا پايان دور مقدماتي باشد.
www.mahdihashemi.blogfa.com
0 نظرات:
ارسال یک نظر