330 هزار نفرقرباني حوادث جادههاي ايران !!!
"طبق آمار ايران000/180 كيلومتر راه دارد كه فقط 31 هزار كيلومتر از آن، آزاد راه و راه اصلي است و 44 هزار كيلومتر آن راه فرعي پر خطر هستند و همجنین متاسفانه در كشور ما حتي يك كيلومتر «اتوبان مطابق با استاندارد جهاني» وجود ندارد. احداث هر يك كيلومتر راه استاندارد قابل قبول حداقل يك ميليارد تومان اسكناس لازم دارد.در عین حال 70 درصد مرگ و مير جادهاي بر اثر نحوه رانندگي ايرانيها به وجود ميآيد."
سالي حدود سي هزار ايراني در جادهها و بيشتر در شعاع سي كيلومتري شهرها، در تصادفات وسائط نقليه و حوادث رانندگي كُشته ميشوند و قريب به سيصد هزار نفر ديگر از آنان مصدوم و معلول ميگردند.
نزديك به چهل سال پيش كارشناسان مسايل ترافيكي تهران، براي بيست سال بعد تهران كه جمعيتش را پنج ميليون نفر تخمين زده بودند، حداقل پانصد كيلومتر بزرگراه درون شهري در نظر گرفته بودند و اين در حالي است كه........
*"خواننده عزیز برای دیدن متن کامل بر روی ادامه مطلب کلیک کنید."*
330 هزار نفرقرباني حوادث جادههاي ايران !!!
"طبق آمار ايران000/180 كيلومتر راه دارد كه فقط 31 هزار كيلومتر از آن، آزاد راه و راه اصلي است و 44 هزار كيلومتر آن راه فرعي پر خطر هستند و همجنین متاسفانه در كشور ما حتي يك كيلومتر «اتوبان مطابق با استاندارد جهاني» وجود ندارد. احداث هر يك كيلومتر راه استاندارد قابل قبول حداقل يك ميليارد تومان اسكناس لازم دارد.در عین حال 70 درصد مرگ و مير جادهاي بر اثر نحوه رانندگي ايرانيها به وجود ميآيد."
سالي حدود سي هزار ايراني در جادهها و بيشتر در شعاع سي كيلومتري شهرها، در تصادفات وسائط نقليه و حوادث رانندگي كُشته ميشوند و قريب به سيصد هزار نفر ديگر از آنان مصدوم و معلول ميگردند.
نزديك به چهل سال پيش كارشناسان مسايل ترافيكي تهران، براي بيست سال بعد تهران كه جمعيتش را پنج ميليون نفر تخمين زده بودند، حداقل پانصد كيلومتر بزرگراه درون شهري در نظر گرفته بودند و اين در حالي است كه بيش از سي و هفت سال بعد از آن اظهار نظر كارشناسي شده، كه جمعیت تهران از مرز 10 ميليون نفر عبور كرده است، حداكثر سيصد كيلومتربزرگراه در اين شهر كه يكي از ابر شهرهاي جهان است، احداث گرديده است.
كشور پهناور ايران يكصد و هشتاد هزار كيلومترراه دارد كه فقط 31 هزار كيلومتر از آن، بزرگراه، آزاد راه و راه اصلي است و 44 هزار كيلومتر آن راه فرعي پر خطر هستند و مابقي هم كه بيش يكصد هزار كيلومتر ميشوند راه روستايي ناميده ميشوند. در كمال تأسف و ناباوري فقط و فقط 23 هزار كيلومتر از 000/180 كيلومتر راه كشور تحت نظارت و كنترل اجمالي پليس قرار دارند! يعني حدود 13 درصد، و با صد تأسف بايد اذعان كرد كه در كشور ما حتي يك كيلومتر «اتوبان مطابق با استاندارد جهاني» وجود ندارد.
كيفيت حمل و نقل مسافر و كالا هم در كشور ايران از عجايب است تا آنجا كه بيش از 90 درصد اين دو، از طريق راه زميني و جادههاي اكثر ناامن و حادثه خيز صورت ميگيرد و فقط 7 درصد از طريق راهآهن است و آن 3 درصد باقيمانده هم با خطوط هوايي انجام ميپذيرد و حيرتآور اين است كه فقط 270 هزار كاميون، كاميونت و تريلر و بيست هزار اتوبوس از رقم جالب توجه 5/8 ميليوني خودرو در كل كشور، بيش از 90 درصد مسافران و بار آنها را جابجا ميكنند و عجيبتر اينكه از 400 ميليون نفر مسافر در جادههاي كشور تنها 45 درصد آنان با اتوبوس، قطار و هواپيما مسافرت ميكنند و بدين جهت است كه روزانه بالاي 50 نفر در جادهها كشته ميشوند و از اين پنجاه كشته سهم ناوگان حمل و نقل عمومي 25 نفر است.
حداكثر توان تحمل خيابانهاي تهران براي رفت و آمد خودرو يك ميليون (000/000/1) وسيله نقليه است وليكن هم اكنون بيش از 3 ميليون دستگاه خودرو از 5/8 ميليون دستگاه كل كشور در تهران در حال تردد هستند و اين مطلب واقعاً يكي ديگراز عجايب تهران است!!؟.
فقط 14 ميليون سفر روزانه از 65 ميليون سفر روزانه ايرانيها در كل كشور در تهران به وقوع مي پيوندد كه از هر 100 نفر مسافر شهري در تهران چهل و پنج مسافرش سهم اتوبوس، مينيبوس، تاكسي و مترو ميباشد و 55 نفر ديگر با وسيله شخصي و درست برعكس بقيه مردم دنيا رفت و آمد ميكنند.
ساليانه تعداد 1 ميليون خودرو و يك ميليون موتور سيكلت (قاتل جوانان) در كشور توليد ميشود، يعني رشد توليد خودرو در كشور بيش از 17 درصد است وليكن رشد توليد راه كمتر از 2 درصد ميباشد و اينهم از ديگر عجايب كشور ما است و توقع هم داريم كه سالي سه لشكر 10 هزار نفري كشته در جادهها توليد نكنيم و انتظار داريم كه سياحان جهاني هم به ايران مسافرت بكنند.
از 1015 شهردار محترم و خدوم شاغل در كل كشور فقط 317 شهردار از نعمت راهنمايي و رانندگي برخوردار هستند و 698 شهردار شهرهاي ايران از ارائه خدمات راهنمايي و رانندگي محروم هستند.
كارشناسان مربوط مدعي هستند كه:
1ـ 1500 نقطه حادثهخيز خطرناك در جادههاي كشور تا اين لحظه شناسايي شدهاند كه اگر بخواهيم آن ها را اصلاح بكنيم ،حداقل 1000 ميليارد تومان پول نياز دارند.
2ـ چنانچه قصد نصب علائم مؤثر راهنمايي و رانندگي را نيز داشته باشيم باز هم به 1000 ميليارد تومان اعتبار احتياج است.
3ـ احداث هر يك كيلومتر راه استاندارد قابل قبول حداقل يك ميليارد تومان اسكناس لازم دارد.
4ـ روزي 20 ميليارد تومان هزينه تصادفات رانندگي در كشور است.
5ـ 70 درصد مرگ و مير جادهاي ناشي از چگونگي رانندگي ايرانيها به وجود ميآيد .
6ـ 70 درصد ترافيك تهران از رفتار و كردار ساكنين اين بزرگ شهر پرماجرا و عدم وجود زيرساختهاي مناسب و مديريت واحد ناشي ميشود.
7ـ بيشترين كشتار جادهاي در شعاع سي (30) كيلومتري شهرها رخ ميدهد.
8ـ يكي از علتهاي اصلي تصادفات مجهز نبودن خودروها به ترمز A.B.S و نداشتن كيسه هوا (ايربك) شناخته شده است.
9ـ پليس ميتواند حداقل 50 درصد حوادث رانندگي را كاهش بدهد اگر دولت نيازهايش را برآورده بسازد و نيازهاي پليس راهنمايي و رانندگي را ميتوان تأمين كرد، اگر پول جرائم رانندگي رانندگان متخلف را در اختيار او قرار بدهند. www.mahdihashemi.blogfa.com
1 نظرات:
آمار تکان دهنده ای است جای تاسف دارد.....
ارسال یک نظر