پيشينه پيامبر اکرم در قبل از بعثت
پيش از بعثت پيامبر صلي الله عليه و آله، همه مردم او را به عنوان فردي امين و راستگو ميشناختند و هرگز انحراف يا گناهي از او مشاهده نکردند. در امانت و صداقت پيامبر صلي الله عليه و آله دو فراز تاريخي وجود دارد:
* اعتراف ابوسفيان به راستگويي محمد صلي الله عليه و آله
ابوسفيان که يکي از مخالفان سرسخت پيامبري محمد - صلي الله عليه و آله بود- ، در يکي از سفرهاي تجاري خود به شام، با هرقل، امپراطور روم ملاقات کرد. در جريان اين ملاقات، امپراطور روم از ابوسفيان پرسيد:
«آيا پيش از نبوت محمد - صلي الله عليه و آله - ، هيچگاه دروغي از او شنيده بوديد؟»
ابوسفيان پاسخ داد:
«خير، او در ميان ما از هر جهت راستگو بود.»(1)
* داوري پيامبر صلي الله عليه و آله
پنج سال پيش از بعثت، هنگامي که پيامبر صلي الله عليه و آله سي و پنج سال داشت. قبايل مختلف مکه تصميم به نوسازي کعبه گرفتند. هنگامي که بناي ساختمان کعبه به پايان رسيد، در نصب «حجرالاسود»، اختلاف شديدي ميان آنان به وجود آمد، چرا که هر يک از آن قبايل افتخار نصب، حجرالاسود را شايسته خود ميدانست. اختلاف تا بدانجا بالا گرفت که خاندان «بنو عبدالدّار» ظرفي پر از خون آوردند و با خاندان «بنوعدي» همپيمان شدند تا سرحدّ مرگ با يکديگر بجنگند. در اين بحبوحه، يکي از ريش سفيدان مکه پيشنهاد داد:
«نخستين فردي که از در مسجد وارد شود، او را داور قرار دهيم و به حکم او عمل کنيم.»
همه قبايل اين پيشنهاد را پذيرفتند و چشم به در مسجد دوختند. ناگاه محمد را ديدند که از در وارد شد. همين که او را ديدند فرياد زدند:
«او امين است، به داوري او راضي هستيم، او محمد است.»
پس از اين که پيامبر صلي الله عليه و آله از ماجرا آگاه شد، فرمود تا پارچهاي بياورند. پيامبر صلي الله عيله و آله، حجرالاسود را در ميان پارچهاي نهاد و به هر يک از قبيلهها فرمود تا نمايندهاي نزد او بفرستند. پيامبر صلي الله عليه و آله به نمايندگان فرمود:
«هر کدام از شما، گوشهاي از اين پارچه را بگيريد و حجرالاسود را بلند کنيد و به نزديکي جايگاهش بياوريد.»
آنگاه پيامبر صلي الله عليه و آله حجرالاسود را برداشت و در جاي خود نهاد.(2)
از اين ماجرا ميتوان متوجه سه نکته شد:
«1- مردم، پيش از بعثت پيامبر صلي الله عليه و آله، او را فردي امين ميدانستند.
2- مردم در عصر جاهليت، به لحاظ تمدن و اخلاق دچار انحطاط بودند.
3- پيامبر صلي الله عليه و آله، در تدبير امور و حلّ و فصل مشکلات سياسي و اجتماعي از جايگاه بسيار حائز اهميتي برخوردار بود.»(3)
پينوشتها:
1- فضايل الخمسه في صحاح السّته، ج1، ص152، به نقل از صحيح بخاري؛ مکاتيب الرّسـول، ج 1، ص 109.
2- سيره ابن هشام، ج1، ص 204- 210.
3- نگاهي بر زندگي پيامبر، ص 33.
منبع:
سيماي پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله، اميرحسين عليقلي
0 نظرات:
ارسال یک نظر