صفحات

۱۳۸۶ آبان ۱۶, چهارشنبه

پنبه كوهي يا آزبست چیست؟

پنبه كوهي يا آزبست چیست؟


 


پنبه كوهي يا آزبست، نام گروهي از كانيهاي اليافي است كه از زمانهاي گذشته توسط انسان شناخته شده و به صورت محدود، در منسوجات و به عنوان ماده‌اي نسوز از آن استفاده مي‌شده، از اين رو به نام پنبه نسوز نيز ناميده شده است.


پنبه كوهي به صورت 6 نوع كاني اليافي در طبيعت وجود دارد كه عمده‌ترين از همه آنها كريزوتايل[1]، به رنگ سفيد است و (93%) از محصول جهاني را شامل مي‌شود. كريزوتايل از رده كانيهاي سرپانتيني با تركيب شيميايي سيليكات آبدار منيزيم است، طول الياف آن عموماً از 5/1 تا 38 ميليمتر و ضخامت آنها از 018/0 تا 03/0 ميكرون مي‌باشد. از ويژگيهاي آن تاب زياد، خاصيت خم‌شوندگي مناسب، سطح ويژه زياد (حدود 130 تا 220 هزار سانتيمتر مربع بر گرم)، پايداري در برابر گرما، جريان الكتريسته، اثر هوا، آب و قلياييها بوده، ولي در برابر اسيدها پايداري كمي دارد. آموزايت[2] نوع ديگري از پنبه كوهي است كه به رنگهاي خاكستري، قهوه‌اي روشن و بيشتر به رنگ زرد ديده مي‌شود، طول الياف آن ............


پنبه كوهي يا آزبست چیست؟


 


پنبه كوهي يا آزبست، نام گروهي از كانيهاي اليافي است كه از زمانهاي گذشته توسط انسان شناخته شده و به صورت محدود، در منسوجات و به عنوان ماده‌اي نسوز از آن استفاده مي‌شده، از اين رو به نام پنبه نسوز نيز ناميده شده است.


پنبه كوهي به صورت 6 نوع كاني اليافي در طبيعت وجود دارد كه عمده‌ترين از همه آنها كريزوتايل[1]، به رنگ سفيد است و (93%) از محصول جهاني را شامل مي‌شود. كريزوتايل از رده كانيهاي سرپانتيني با تركيب شيميايي سيليكات آبدار منيزيم است، طول الياف آن عموماً از 5/1 تا 38 ميليمتر و ضخامت آنها از 018/0 تا 03/0 ميكرون مي‌باشد. از ويژگيهاي آن تاب زياد، خاصيت خم‌شوندگي مناسب، سطح ويژه زياد (حدود 130 تا 220 هزار سانتيمتر مربع بر گرم)، پايداري در برابر گرما، جريان الكتريسته، اثر هوا، آب و قلياييها بوده، ولي در برابر اسيدها پايداري كمي دارد. آموزايت[2] نوع ديگري از پنبه كوهي است كه به رنگهاي خاكستري، قهوه‌اي روشن و بيشتر به رنگ زرد ديده مي‌شود، طول الياف آن به چندين سانتيمتر مي‌رسد، از كريزوتايل شكننده‌تر ولي در برابر اسيدها از آن پايدارتر است، پايداريش در برابر قلياييها و گرما مناسب مي‌باشد. كروسيدولايت[3] به رنگ آبي است، تاب آن از كريزوتايل بيشتر، ولي پايداريش در برابر آتش كمتر است، سطح ويژه آن زياد و در برابر اسيدها و قلياها پايداري مناسبي دارد. اين سه نوع پنبه كوهي در صنايع پنبه كوهي ـ سيمان مصرف مي‌شوند و ساير انواع در صنايع ديگر. بجز كريزوتايل ساير انواع پنبه كوهي از گروه كانيهاي آمفيبول هستند. پنبه كوهي در توليد نخ و پارچه نسوز، پشم و نمد عايق حرارتي، كفپوشها، كاغذ، پلاستيك، عايقهاي الكتريكي و كفشك ترمز اتومبيل نيز مصرف مي‌شود.


گرچه سرطان‌زايي پنبه كوهي به اثبات رسيده و مؤسسات بهداشتي جهاني استفاده از ماسك براي كارگراني كه با آن سر و كار دارند را، توصيه و حتي اجباري نموده‌اند و در برخي از كشورها كاربرد آن در بسياري از موارد ممنوع شده است، ولي مصرف اين ماده در فرآورده‌هاي پنبه كوهي ـ سيمان هنوز در اغلب كشورها ادامه دارد، زيرا عقيده بر اين است كه مقدار آن در اين فرآورده‌ها كم بوده و علاوه بر اين ذرات پنبه كوهي با قشري از خمير سيمان كاملاً پوشانده و احاطه مي‌شوند.


پنبه كوهي در كشورهاي صنعتي بر حسب طول الياف و نيز درصد الياف مختلف، گروه‌بندي و استاندارد شده است. الياف پنبه كوهي، تاب زياد و چسبندگي خوبي با سيمان دارند، از اين رو سيمان را با تارهاي پنبه كوهي مسلح مي‌سازند و به صورت ورقهاي نازك صاف و موجدار با موج كوتاه و بلند (سازه‌اي)، آبرو، كناره، كلگي (تيزه)، لوله و اتصالات مربوطه، نيم‌لوله، دودكش گرد و چهارگوش و ساير نيمرخها در مي‌آورند. اختراع فرآورده‌هاي پنبه كوهي ـ سيمان در آستانه ورود به قرن حاضر توسط هاتشك[4] اطريشي صورت گرفت و توليد آن رفته رفته توسعه يافت.


اين محصول در فرانسه به نام اترنيت[5] يعني هميشگي و جاوداني، نامگذاري شده است. در ايران در حال حاضر تعداد 7 كارخانه در 5 شركت به نامهاي آذريت، ايرانيت، پرليت، پرميت و فارسيت با ظرفيت توليد اسمي ساليانه حدود 500 هزار تن وجود دارد.


براي ساختن ورق از پنبه كوهي سفيد يا كريزوتايل و در ساختن لوله از مخلوطي از انواع سفيد و آبي (كروسيدولايت) استفاده مي‌شود. نخست پنبه كوهي را آب زده و الياف آن را در آسياب باز مي‌كنند، بعد با آب فراوان مخلوط كرده و سپس سيمان را به آن مي‌افزايند، عمل اختلاط در ماشين مخلوط‌كن يا با پمپ انجام مي‌شود. در هر 6 مترمكعب دوغاب يك تن مواد جامد، يعني مخلوط سيمان و پنبه كوهي وجود دارد. نسبت وزني پنبه كوهي در محصول ساخته شده معمولاً از (11%) تا (15%) در مورد ورق و از (13%) تا (17%) براي لوله تغيير مي‌كند.


دوغاب داخل مخزن را به وسيله توري چشمه‌ريز استوانه‌اي‌شكلي آبكش مي‌كنند تا به صورت لايه‌هايي از خمير به ضخامت از 1/0 تا 4/0 ميليمتر درآيد، در اين حالت ميزان آب آن حدود (35%) است. لايه‌هاي خمير در تماس مستقيم با غلتكي نمدپوش بر روي آن انتقال داده شده و آب زيادي آن به كمك مكش گرفته مي‌شود. در اين حالت ميزان آب خمير حدود (20%) تا (25%) است. لايه‌هاي خمير از روي نمد بر روي استوانه ديگري كه حول محور خود مي‌چرخد، انتقال داده شده، پرس مي‌شود و ضخامت آن كم‌كم زياد مي‌شود تا به حد مطلوب برسد. در اين هنگام ورق با ماشين خودكار بريده شده و بر روي تسمه نقاله‌اي قرار مي‌گيرد. ورق جديدي از نو بر روي استوانه شكل مي‌گيرد و به اين ترتيب كار دستگاه به طور پيوسته ادامه مي‌يابد.


ورق توليد شده از روي تسمه نقاله بر روي ماشين برش مي‌رود و لبه‌هاي آن بريده شده، به اندازه دلخواه درمي‌آيد. براي ساختن ورقهاي موجدار، ورق صاف به كمك مكش، موج داده شده و پس از آن بر روي قالبهاي فولادي مخصوص انتقال داده مي‌شود.


ورقها را در هواي پر از بخار 45 تا 50 درجه، عمل‌آوري و سپس به مدت 15 روز در محلي انبار مي‌كنند. در اين مرحله با آب‌افشاني مداوم و هواي حاوي بخار آب، عمل آمدن ورقها كامل مي‌شود. ورقهاي موجدار و صاف در پوشش شيرواني و ديوار سالن[6] كارخانه‌ها و انبارها مصرف مي‌شود. علاوه بر اين از ورقهاي صاف براي ساختن ديوارهاي جدا كننده، پنلهاي ساندويچي، سقف كاذب، نماي ساختمان و مانند اينها نيز استفاده مي‌شود.


براي ساختن لوله، مانند آنچه در مورد توليد ورق نوشته شد، لايه‌هاي خمير از روي غلتك نمدپوش بر روي قالبي استوانه‌اي‌ شكل، پيچيده و پرس مي‌شود تا به ضخامت دلخواه برسد. به كمك الكتريسته ساكن يا با دميدن هواي فشرده بين لوله و قالب، لوله را از قالب آن جدا مي‌كنند و پس از چند دور چرخيدن، قالب را از لوله بيرون مي‌كشند. لوله‌ها را در بخارخانه‌اي به گرماي 60 درجه به مدت 5 تا 6 ساعت عمل آورده و پس از سرد شدن به مدت 15 روز در استخر آب قرار مي‌دهند تا عمل آمدن آنها كامل شود. لوله‌ها را در گروه‌هاي (اصطلاحاً كلاسهاي) مختلف مي‌سازند كه براي ساختن دودكش، هواكش و ناودان، لوله‌كشي فاضلاب (با فشار كم) و لوله‌كشي آب تحت فشارهاي متفاوت به مصرف مي‌رسد.


در ساختن فرآورده‌هايي كه در مجاورت آب و يا خاك حاوي سولفاتها قرار مي‌گيرند، به جاي سيمان پرتلند نوع 1 از سيمانهاي نوع 2 يا 5 استفاده مي‌شود.


اتصالات لوله‌كشي، منبع آب، گلدان، كلاهك دودكش و مانند اينها را به روش ريختگي يا شكل دادن ورق با دست مي‌سازند.


در نقاطي كه گرد سيليس فراوان و ارزان در دسترس باشد، مي‌توان به جاي قسمتي از سيمان پرتلند، گرد سيليس مصرف كرد. در اين صورت چنين فرآورده‌هايي را بايد، در اتوكلاو، در بخار 180 درجه سانتيگراد، به عمل آورد. فرآورده‌هاي پنبه كوهي ـ سيمان را به رنگهاي خاكستري روشن و به رنگهاي ديگر مي‌سازند. براي رنگين كردن، آنها را پس از ساختن در محلولهاي ويژه رنگي فرو مي‌برند يا مواد رنگي معدني (بي‌اثر شيميايي) به مواد اوليه افزوده مي‌شود يا با رنگ مخصوص ضد قليا آنها را رنگ‌آميزي مي‌كنند. وزن ويژه ورق پنبه كوهي ـ سيمان از 6/1 تا 8/1 و وزن ويژه لوله از 9/1 تا 1/2 گرم بر سانتيمتر مكعب است. پنبه كوهي ـ سيمان محصولي است فنري، نشت آب در آن جزئي است و نم پس نمي‌دهد و پايداري آن در برابر گرما خوب است، هدايت حرارتي آن كم و هدايت الكتريكي آن ناچيز است.




 


[1]. Chrysotile


[2]. Amosite


[3]. Crocidolite= Cape Blue


[4]. Ludwig Hatschek


[5]. Eternite


[6]. Cladding


منبع


www.mahdihashemi.blogfa.com


 نشريه 55  مشخصات فني عمومي کارهاي ساختماني


مهندسي عمران در east structure

  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

0 نظرات:

ارسال یک نظر

 
ساخت سال 1388 مهندسی عمران - سازه شرقی.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده